سلام استاد عزیز، وقت بخیر. خواستم تجربه شخصی خودم را در رابطه با مفهوم ارزشمندی که در آثار شما یاد گرفتم، با شما در میان بگذارم. ديروز وقتی از تمام نشدن کارهای خانه ابراز نگرانی کردم، یکی از آشنایان گفت: تو وظایف یومیهات را درست انجام بده، لازم نکرده خانهتکانی کنی!" اگر چند ماه پیش و چند سال پیش، چنین حرفی به من میزد، ساعتها و روزهای متمادی، غصه میخوردم و با کار افراطی بدون علاقه در منزل، به جسم و روح خودم آسیب میزدم تا به او ثابت کنم که من بیارزش نیستم.
اما با آموختن این مفهوم از شما که "ارزش من در دست دیگران نیست" تنها لبخندی زدم و از آن ماجرا به سادگی عبور کردم. با خودم گفتم: "ارزش من را تو تعیین نمیکنی، پس نمیتوانی با چند جمله تحقیرآمیز، نابودم کنی!" حتی دقیقهای بخاطر حرف او ناراحت نشدم و گذر کردم. البته که تلاشم را در حد توان و علاقه خودم، صرف انجام وظایفم به عنوان مادر و همسر خواهم کرد، اما به خاطر حرف یک نفر، زندگیام را نابود نخواهم کرد و این تحول عمیق را مدیون شما هستم.
این جمله که "ارزش من در دست دیگران نیست" شاید یک جمله معمولی بهنظر برسد و افراد بهسادگی از آن عبور کنند، اما این جمله به اندازه تمام زندگی یک نفر، ارزشمند است و اهمیت دارد. بنظرم کسی که ارزشش در دست دیگران نیست، در برابر آسیب آنها رویینتن میشود. سپاس از تلاش شما برای نشر آگاهی. پاینده باشید @sasanhabibvand