کافری را نزد خلیفه آوردند که درباره او حکم کند.خلیفه گفت: به من خبر داده اند که کافری و کفر می گویی. مرد گفت: حاشا و کلا.من نماز می گزارم و روزه می گیرم و جز خدا را نمی پرستم. خلیفه گفت: دروغ می گویی ! سخن راست بگو, وگرنه فرمان می دهم که تو را آنچنان تازیانه بزنند که به بی دینی ات اقرار دهی. مرد گفت:شگفتا؛ این چه حالت است؟! محمد شمشیر می زد که به مسلمانی اقرار کنید و تو که بر جای او نشسته ای,تازیانه می زنی که به کافری اقرار دهید! #مولانا #کافه_ققنوس 49 viewsMahmoudism, 19:11