دکتر محمد ابراهیم باستانی پاریزی میگوید: شنیدهام، سالها قبل | نشر سایه سخن
دکتر محمد ابراهیم باستانی پاریزی میگوید: شنیدهام، سالها قبل، وقتی علیاصغر حکمت وزیر نامدار معروف عصر پهلوی _که، نامش « ز رود ارس تا بهدریای گنگ» رسیده بود_ بهخراسان رفته بود و در آنجا بههمراه شوکتالملک امیر بیرجند و قائنات، پدر آقای علم (که مطلقاً بهنام امیر خوانده میشد) برای بازرسی به یکی از مدارس خراسان رفتند و این مدرسه به نام ابنیمین _شاعر معروف عصر سربهداران_ نامیده شده بود. در کلاس درس، بچّهها به سؤال وزیر و امیر پاسخ میدادند، امیر شوکتالملک به شوخی به یکی از بچّهها میگوید: آیا میتوانی بگویی چه حکمتی بوده است که این مدرسه را بهنام ابنیمین نام گذاردهاند، و فیالمثل بهنام من یا آقای حکمت وزیر معارف نامگذاری نکردهاند؟ شاگرد جواب داد: _بله، برای اینکه، ابن یمین شاعر معروفی بوده است. آقای حکمت، ضمن اشارهای بهشرح احوال ابنیمین، رو بهشاگرد کرده و با ملایمت بهاو میگوید: _فرزند عزیز، آیا هیچ شعری از ابن یمین از حفظ داری که برای ما بخوانی:
شاگرد خراسانی بلاتأمّل این قطعه را با صدای رسا و بلند شروع میکند به خواندن:
اگر دو گاو بهدست آوریّ و مزرعهای یکی امیر و یکی را وزیر نام کنی
و گر کفاف معاشت نمیشود حاصل رویّ و شام شبی از جهود وام کنی
هزاربار از آن به که بامداد پگاه کمر ببندی و بر چون خودی سلام کنی
سکوت حاضران را فرا گرفت، امیر شوکتالملک در حالی که لبخند میزد رو بهآقای حکمت کرد و گفت: _برای امیر که حکمت این نامگذاری روشن شد! جناب وزیر خود دانند.
دکتر محمّدابراهیم باستانی پاریزی
[آسیای هفتسنگ؛ تألیف: دکتر محمّدابراهیم باستانی پاریزی؛ تهران: انتشارات دنیای کتاب؛ چاپ ششم: ۱۳۶۷؛ صص۶۷۳_۶۷۱ >>>>>>>>>>>>>> *پی نوشت*:
خیلی عالی ، آموزنده و درد آور... و در این روزگاران نمیدانم کدامین اشعار شعرای فاخر این سرزمین وِردِ زبان و اندیشه دانشآموزان ماست!؟ سیستم آموزش و پرورش ما ، برای رشد و استغنای فرهنگ و ادب ایرانشهر ، چگونه هدفگذاری و کار کرده و میکنیم؟ باید اندیشید!!