«و اوست كسي كه باغهاي داربستدار» يعني: برداشته شده بر ستونها «و بدون داربست را» يعني: درختان فروگذاشته بر روي زمين را كه بر ستونها برافراشته نيستند «پديد آورد» بهقولي: درختان داربستدار (معروشات)، درختاني است كه بر روي زمين پهن ميشود، مانند انگور و خربزه و خيار و غيره، يا بهوسيله ستونها برپا ميشود تا شاخهها بر آن فرو غلتد و درختان بدون داربست (غيرمعروشات)، درختاني است كه بر ساق خود ايستاده باشد، مانند درخت خرما و ساير درختان ستوندار «و پديد آورد درختان خرما و زراعتي را كه محصولات آن گوناگون است» يعني: بر وبار و طعم و لذت و ميوه آن و دانه يا گوشتي كه از آن ميخورند، گوناگون است. بدينسان خداي عزوجل با اين گوناگوني طعمها و لذتهايي كه براي نوع بشر آفريده است، مهربانياش را بر بندگانش منت ميگذارد «و پديد آورد زيتون و انار را كه شبيه به يكديگر و غيرشبيهاند» در رنگ و طعمخود. تفسير اين مفاهيم در آيه (99) گذشت «بخوريد از ميوههاي آن چون ميوه داد» هرچند كه آن ميوه به پختگي نرسيد «و حق آن را در روز بهرهبرداري از آن بدهيد» به قولي: اين آيه مبين فرضيت اداي زكات كشت و ميوه است. به قولي ديگر: بر مالك واجب است تا در روز درويدن و چيدن كشت و ميوه، بر مساكيني كه بر سر چيدن محصول حاضرند، مقداري از آن؛ چون يك مشت، يا يك دسته و مانند آن بدهد و آنان را محروم نكند. امام ابوحنيفه رحمه الله با تمسك به اين آيه و عام بودن حديث نبوياي كه بخاري آن را در اين مورد از ابنعمر رضی الله عنهما روايت كردهاست، پرداخت زكات را در هرآنچه كه از زمين ميرويد، چه مواد خوراكي باشد يا غيرآن ـ بجز هيزم و علف خشك و سبزيجات تازه و انجير و شاخه خشك درخت خرما و نيبوريا (اقارون) و نيشكر ـ واجب دانسته است. آن حديث شريف به روايت ابنعمر رضی الله عنهما اين است: «در آنچه كه آسمان آن را آب ميدهد، عشر است و در آنچه كه به وسيله شتر يا به وسيله دلو و چرخ آبكشآبياري ميشود، نصف عشر است».
اما رأي جمهور فقها بر اين است كه: زكات در كشت و ميوه واجب نيست، مگر در آنچه كه قابل بهرهبرداري غذايي و قابل ذخيرهكردن باشد. وقت وجوب زكات ـ بهقول راجح كه همانا رأي ابوحنيفه رحمه الله است ـ روز چيدن يا روز درو كردن است «ولي اسراف نكنيد» يعني: در خوردن يا در صدقه دادن «كه او اسرافكاران را دوست ندارد» زيرا آنان حق را پايمال كرده و از حد در گذشتهاند.
ابنجريج در بيان سبب نزول ميگويد: آيه (وَلاَ تُسْرِفُواْ ...) درباره ثابت بن قيس بن شماس نازل شد كه خرماي نخلستان خود را چيد و گفت: هيچكس امروز نزد من نميآيد مگر اين كه او را اطعام ميكنم پس تا شامگاه مردم را با چنان دستو دلبازياي اطعام كرد كه هيچ چيز براي خودش باقي نماند.