سر کلاس یکی از دانشجو ها تا استاد روشو میکرد اونطرف سوت میزد ی | صدای گارفیلد
سر کلاس یکی از دانشجو ها تا استاد روشو میکرد اونطرف سوت میزد یه نیم ساعتی بود که داشت این کارو تکرار میکرد یهو استاد برگشت گفت: میخوام براتون یه خاطره تعریف کنم وقتی دانشجو بودم با یکی از همکلاسیام دوس شدم و یه چند وقتی باهم بودیم شب فارغ التحصیلیمون تا صب باهم بودیم
از این قضیه شش ماه گذشت و همون دختره زنگ زد و گفت از من حاملس بعد کلی کلنجار رفتن گفتم باشه بیار ببینمش ولی اون گفت نه نمیذارم دستت بهش برسه ولی وقتی بزرگ شد و دانشجو شد بهش میگم بیاد سر کلاسات و برات سوت بزنه
پسری ک سوت میزد خیلی مودبانه مادرش گاییده شد !!! #داستان استادا جدیدا ی کم عصبی ان کاری به کارشون نداشته باشید