امام سجاد علیه السلام دل سودا زده ام ناله و فریاد کند هر زمان یاد غم سید سجاد کند بى گمان اشک به رخساره بریزد از چشم هر که یادى ز گرفتارى آن راد کند بود در تاب تب و بسته به زنجیر ستم آن که خلقى ز کرم از الم آزاد کند به جز از شمر ستمگر نشنیدم دگرى با تن خسته کسى این همه بیداد کند تن تب دار و اسیرى و غم کوفه و شام واى اگر شِکوه این قوم بر اجداد کند خون ببارد ز غم مرگ پدر در همه عمر چون که از واقعه کرب و بلا یاد کند غیر زینب که بد آن قافله را قافله دار کس نبودى که بر آن غمزده امداد کند نتوان ماتم سجاد نوشتن "خسرو" دل اگر سنگ بود ناله و فریاد کند محمد خسرونژاد اللهم عجل لولیک الفرج 556 views05:31