Get Mystery Box with random crypto!

| #خاطره رفتم یه سری وسایل لباسای اضافه که براش آوردم همین جل | کانال رسمی شهید محمدرضا دهقان

| #خاطره

رفتم یه سری وسایل لباسای اضافه که براش
آوردم همین جلوی ساکش گذاشتم زمین بهش
گفتم: محمدرضا امیدوارم سوریه بهت خوش
بگذره! :)
اصلاً اینو که بهش گفتم اونقد تعجب کرد اصلاً
یه حالِ عجیبی شد!همون ساعت ۶ صبح بلند
شد توی خونه شروع کرد هروله کردن.هی میزد
تو سر و صورتِ خودش.حسین حسین میکرد.
زینب زینب میگفت.اصلاً حال عجیبی پیدا کرد.

رفت پای کامپیوتر نشست.یه سری مداحی‌ها رو
با‌صدای‌بلند شروع‌کرد روشن‌کردن.ینی میدویید
دوراتاق‌ و‌شعف‌‌و‌شادمانی‌خودش‌رو‌ ابراز می‌کرد.
اصلاً باورش نمیشد که این جمله رو بخواد از من
بشنوه.ولی من خودم که رو زمین نشسته بودم
احساس کردم از درون دارم میشکنم.خورد میشم پرواز‌کردن‌محمدرضاروهمون‌لحظه‌داشتم‌احساس
میکردم با تمام وجودم...

(نقل از مادر شهید)

#ملازمان_حرم
#شهید_محمدرضا_دهقان_امیرے

•| @shahid_dehghan