#لوریس_چکناوریان : من از کودکی از رادیو صدای شیر خدا را می شن | باشگاه شاهنامه پژوهان
#لوریس_چکناوریان :
من از کودکی از رادیو صدای شیر خدا را می شنیدم، نمی دانستم مبدا آن زورخانه است، ضرب ها و صدای قشنگ او مرا تحت تاثیر قرار داد، رفتم مبدا آن را پیدا کردم و عاشق این سنت شدم و با فردوسی آشنا شدم و با رستم و سهراب آشنا شدم، حدود ۱۳ سالگی با خودم عهد کردم اگر روزی اپرایی نوشتم نخستین آن باید رستم و سهراب باشد. نمی دانستم کار سخت و بزرگی است. قراردادی با وزات فرهنگ برای ساختن اپرای رستم و سهراب داشتم اما به دلیل بدگویی ها این قرارداد لغو شد. من به اتریش رفتم تا با کارل ارف دیدار کنم، فرصت دیدار با او را به سختی به دست آوردم و قطعه اول اپرای رستم و سهراب را برایش اجرا کردم، او همه شرایط را برای من فراهم کرد که در سالزبورگ بمانم و این کار را بنویسم. در هشت نسخه این کار را نوشتم اما ارف هم از آن خوشش آمد اما به نظر من کاملا غرب زده بود، با آنچه در زورخانه شنیده بودم، بسیار تفاوت داشت، آنچه می خواستم نبود. در طول ۲۵ سال ۸ نسخه نوشتم، و هر نسخه را برای ارکستر متفاوتی نوشتم، برای کر، آکاپلا، و انواع دیگر اما در نهایت برای ارکستر بزرگ نوشتم.
