Get Mystery Box with random crypto!

دل نـــوشتـــــه هـــای ادبــــــی

لوگوی کانال تلگرام shahr_adabi — دل نـــوشتـــــه هـــای ادبــــــی د
لوگوی کانال تلگرام shahr_adabi — دل نـــوشتـــــه هـــای ادبــــــی
آدرس کانال: @shahr_adabi
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 4
توضیحات از کانال

دل نـــــــوشتـــــــه و
شـــــــــعر هــــای ادبی
دوســــتان میــــتوانــنـد مــطالــــب ودل نـــوشـــتهــایشـــان را بــه ای دیــهای زیـــر ارســـال کنـــــن
@Beeehradgoodarzi
@persaindark
https://telegram.me/joinchat/BMdN3UEP1Xa8wq4r102Uyw
@Shahr_adabi

Ratings & Reviews

2.67

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

0

3 stars

0

2 stars

1

1 stars

1


آخرین پیام ها

2017-01-02 11:38:43
#saveArash
.
تا قدم می زند انسان به هواخواهی تو
سخت می گیره دل از عاقبت شاهی تو
.
نو بهاریست در انجا که نگاهت گیر است
شرم بر سوز زمستانی دی ماهی تو
.
کوروش ازاد
416 views08:38
باز کردن / نظر دهید
2017-01-02 11:38:42 #saveArash
.
تا قدم می زند انسان به هواخواهی تو
سخت می گیره دل از عاقبت شاهی تو
.
نو بهاریست در انجا که نگاهت گیر است
شرم بر سوز زمستانی دی ماهی تو
.
امدی پر کنی از عشق جهان را اما
جا نداده بغلی طفل سر راهی تو
.
حوض خوش رنگ دلت تکه ی از دریا بود
طاقت تنگ ندارد ، ناله ی ماهی تو
.
تا ته عشق سفر کن که خدا بیدار است
یک جهان امده امروز به همراهی تو
.
کوروش ازاد
390 views08:38
باز کردن / نظر دهید
2016-12-28 22:48:01
350 views19:48
باز کردن / نظر دهید
2016-12-28 22:47:28 عشق انجا که دلت سخت پشیمان باشد
از گره خوردن افکار پریشان باشد
؛
عشق یعنی که خودت هیچ ندانی اما!
وسط مردمک چشم تو پنهان باشد
!
بعد باران جگرت تازه کند سیگاری
جگر سوخته ات تشنه ی دندان باشد
،
یار از کوچه گذر می کند و چشمانت
روی دیوار پی لکه ی سیمان باشد
،
جا بمانی بغل هم نفس شاه جهان
چشم در راه تو پیغمبر کنعان باشد
،
قد یک اه نگویی گله مندی اما
پینه ی سینه ی تو ملک سلیمان باشد
،
عشق انجا که دلت سخت پشیمان باشد
سارق دین تو خود حافظ قران باشد
،
#کوروش_ازاد
@shahr_adabi
348 views19:47
باز کردن / نظر دهید
2016-12-28 07:32:42 غریبه‌ای در مِه


پدرام ابراهیمی | بی‌قانون
@bighanooon

نان تُست شده‌ و قهوه‌ام را نیم‌خورده رها کردم و بلند شدم و کلاه و پالتو را برداشتم و زدم بیرون. دستانم را در جیب پالتو کرده بودم و مه غلیظ را نفس می‌کشیدم.

از خیابان اصلی وارد خیابان سی و چهارم شدم. سارای موسفید با آن روسری که مثل دستمال سر می‌بست، گل می‌فروخت. به سختی می‌شد مغازه‌ ساعت‌سازی آن‌طرف خیابان را دید. خواستم سیگاری دود کنم، ذرات مه سیگار را مرطوب کرده بود.

یک ربع به ساعت نُه مانده و وقتش بود که او بیاید و از این خیابان عبور کند. عبور کند و نگاه تمام درختان برهنه‌ زمستان را با خود به کالج خیابان سی و ششم ببرد. با مهی که امروز گرفته بود، یقینا قبل از دیدنش، طنین صدای پاشنه‌هایش را روی کاشی پیاده‌رو خواهم شنید.

کنار کافه لاگارد بودم. تصمیم گرفتم عبورش را از پشت شیشه‌ کافه ببینم. در را که باز کردم، صدای زنگوله‌ ورودم را اعلام کرد. نشستم و روزنامه پشت میز را برداشتم. روزنامه روبه‌روی صورتم اما چشمم به خیابان مه‌گرفته بود.

صدای پا... او داشت نزدیک می‌شد... به قاب پنجره رسید... یک دفعه یکی زد پس گردنم: «داری چه چغندری می‌خوری مرتیکه؟!» با تعجب برگشتم: «آقا این حرکات از یه کافه‌من بعیده.»

گفت: «کافه‌من باباته! این لکه‌های ننگ به قهوه‌خونه‌ حیدربابا نمی‌چسبه! پاشو گمشو بیرون!» من درست نفهمیدم چه اتفاقی در جریان بود. رو به دخل داد زد: «اِبی! بیا اینو بنداز بیرون. نشسته داره ناموس مرد‌م‌رو ديد مي‌زنه!» با پای خودم رفتم بیرون.

دویدم پشت سرش و صدایش زدم: «عزیزم!» برگشت و چنان با کیف کوبید توی صورتم که الان روی گونه‌ام فرورفتگی‌ای هست که رویش نوشته: پرادا! «عزیزم خواهر و مادرته ایکبیری!»

داشت اسپری فلفل‌ا‌ش رو درمی‌آورد که پا به فرار گذاشتم. داشتم عقب عقب می‌رفتم که افتادم تو چاله‌ عمرانی!

شهرداری کنارش بنر زده بود: «از این که تحمل می‌کنید سپاسگزاریم.» تا پلک پایین توی گِل‌آب فرورفته بودم که دیدم یه دختری داره از پنجره فیلم می‌گیره: «عشقا، این هم تصویر غرق شدن انسانیت در چاله‌های دلتنگی...» نگذاشتند دو دقیقه در جَو مه باشیم. ولی خودمونیم، این لندنی‌های بدبخت چه می‌کشند واقعا؟!



روزنامه‌ی طنز بی‌قانون (ضمیمه طنز روزنامه قانون)

@bighanooon
12 views04:32
باز کردن / نظر دهید
2016-12-22 22:50:59 دوستان برای ادامه ی مطالب به لینک بالا تشریف بیارید
128 views19:50
باز کردن / نظر دهید
2016-12-22 22:50:39 دل نوشته های ادبی
شعر
دلنوشته
https://telegram.me/joinchat/D7NQFz_xuKYcb08tLLNadg
@shareAdabi
128 views19:50
باز کردن / نظر دهید
2016-12-22 18:50:00 حالت خوب باشد مثل پنجشنبه ای که دیروز و فردایش تعطیل است
حالت خوب باشد مثل قدم زدن روی برفی که هنوز با باران قاطی مانده و روی زمین ننشسته است
حالت خوب باشد مثل آخر هفته ای که برنامه ی مسافرت دلخواهت را داری
حالت خوب باشد مثل آن ته صدایی که وقتی کوچه ی خلوت به پستش میخورد برایت زیر لب آهنگ مورد علاقه ات را میخواند
حالت خوب باشد مثل دیدن عکس هایی که هرگز نمیدانی کی و کجا توانسته از تو شکار کند
حالت خوب باشد مثل خواب دلچسبی که سر صبحانه زمستانی تان در کافه ی آن خیابان متروكه دارد از سرت میپرد
حالت خوب باشد مثل خط و نشان کشیدنش برای تو درست در زمانی که در بازی شش دره ات کرده است
حالت خوب باشد مثل خنده ای که از ته دلت فوران میکند و حتی نگاه متعجب مردم در پیاده رو و آن دکه ی روزنامه فروشی هم نمیتواند بندش بیاورد

حالت خوب باشد مثل خرید های دو نفره ای که برای صبح های زمستانی تدارکشان را میبینی
حالت خوب باشد مثل خریدن بی مناسبت ترین کادو های کل تاریخ و دیدن دوباره چشم های ذوق زده اش
حالت خوب باشد مثل عکس های دو نفره با پلیورهای رنگ وارنگ زمستانی تان
حالت خوب باشد مثل وقتی که دستکش سایز بزرگ تو میشود جایگزین دستکش کوچک و خیس شده اش

آخ که حالت خوب باشد ، آخ که حالت خوب باشد ...
چه زمستانی بشود این زمستان وقتی که حالت خوب باشد ...
130 views15:50
باز کردن / نظر دهید
2016-12-22 13:38:46 همدیگر را یکهو ول نکنید!
آدم است
قلب دارد
روح دارد
میشکند
مریض میشود
از خودش و همه ی دنیای اطرافش خسته میشود
همدیگر را یکهو ول نکنید!
آدم است
کارهای عجیب و غریب میکند
تصمیم های دیوانه وار میگیرد
آدم است
ممکن است دیگر هیچ وقت خوب نشود!
135 views10:38
باز کردن / نظر دهید
2016-12-22 13:27:35 رابطه هایی در زندگی هست که تو اسمش را نمی‌دانی . با وجودِ مُبهم بودنش ، شیرین است .
نمی‌دانی تا کِی ادامه دارد
نه عهدی ، نه پیمانی ، فقط شیرین است !
رابطه ای که در آن نه همخوابی وجود دارد نه چیزی به نام بوسه های عاشقانه !
اصلا چه کسی گفته رابطه از نوعِ عاشقانه اش فقط زیباست ؟!
آدم هایی را گاهی می‌بینم که از دو عاشق هم به هم وابسته ترند ، از دو عاشق هم عاشق ترند . می‌توانی درک کنی ؟
دوستی که دوستی اش دنیا دنیا ارزش دارد . دوستی که آغوشش به وسعتِ آسمان‌ها آرامش دارد . وای اگر به هر دلیلِ بی دلیلی ، بخواهد تمام شود ...

112 views10:27
باز کردن / نظر دهید