«در سایۀ ماه»
(بریدهای از «ماه به روایت آه» اثر #زرویی_نصرآباد)
«گریستم، هم بر مصائب پیش، هم بر مصائب پیشرو.
بیتابی نکن زینب! هنوز اوّل عشق است. اضطراب مکن. آنچه در مصیبت پدربزرگ و مادر و پدر و برادر بزرگتر و سایر خویشان دیده و کشیدهای، در برابر آنچه پیش رو داری، در حکم میوۀ نوبرانه و طلایۀ سپاه مصیبت است.
«پیامبری» شغل و پیشۀ جدّمان نبود. او اندوختۀ یک عمر تلاش و تمامی سرمایۀ همسر توانگرش را نیز در راه ابلاغ پیام خداوند هزینه کرده بود. علاوه بر این، پابهپای دیگران کار میکرد و دوشادوش دیگران میجنگید و حاصل دسترنج و سهم غنایم خود را به یتییمان و درماندگان میبخشید. بارها فرموده بود که: «ای مردم! من در برابر رسالت خود مزدی از شما نمیطلبم. فقط با اهلبیت من مهربان باشید...»
متن کامل این مطلب را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
@shahrestanadab