#روایت_۱۰_مهر ۵-۲ بعد دوباره هیچ جمعیتی خارج نشد تا دقایقی و | باشگاه شریف
#روایت_۱۰_مهر ۵-۲
بعد دوباره هیچ جمعیتی خارج نشد تا دقایقی و در همین حین اساتید زیادی بودن که هی میومدن و قصد صحبت کردن رو داشتن با امنیتی ها مسولین دانشگاه هم همه بودن.... تا اینکه چند نفری اومدن بیرون از دانشگاه یا همینجوری توی خیابون بودن رو نمیدونم ولی داشتن از در قاسمی به سمت حبیب زادگان میرفتن که چندتا موتور رفتن و سه تاشونو گرفتن زدن زمین ونیرو انتظامی هم در صحنه بود ولی نمیتونست دخالت کنه و اینجا اون سه نفر رو گذاشتن رو موتور وبردن ..... قشنگ در اینجا هم نقطه زنی کردن و اصلا خبری از دستگیری فله ای یا تیر اندازی واین ها نبود در این لحظه هم زد وخورد پیش اومد.
اینجا فضا کامل دوباره ملتهب شد وامنیتی ها میگفتن شما هیاتی ها یا مذهبی ها گند زدین نباید میذاشتین کار اصن به اینجا برسه و این حرفا و هر استادی هم باهاشون حرف میزدن همینو میگفتن میگفتن که اگر شماها استاد بودین انقدر دانشجو بی تربیت تحویل جامعه نمیدادین...
دیگه از اینجا به بعد اوضاع خیلی ناآروم بود همه رفتن تو و دانشگاه هم داشت هماهنگ میکرد که بچه ها با ون برن بیرون و به سمت خوابگاه برن. و خب تا اینکه همه با ون برن بیرون قرار شد زنجیره انسانی تشکیل بشه وبچه ها برن سمت پارکینگ تقریبا دیگه ساعت 7 شب شده بود حدودا دویست نفر اماده شدن که برن ....
در انرژی باز شد و جمعیت رفت بیرون به محض اینکه دسته اول از در پارکینگ رد شدند موتور ها راه رو برای ادامه بستن و فقط بچه ها یا میتونستن برگردن یا میتونستن برن پارکینگ، یه عده رفتن توی پارکینگ و اون فاجعه رخ داد من داخل پارکینگ نرفتم دم اسناسور ها بودم ولی صدای شلیک همه چیز میومد و صدای داد و بیداد که اتفاقات توی پارکینگ توی فیلم موجوده که دیدین ظاهرا از ورودی های پارکینگ هم چند موتور وارد شدند و اون پایین نفراتی که میخواستن رو گرفتن و اینجا اونجایی بود که اونهاییکه نمیخواستن رو هم دیگه فکر کنم گرفتن بقیه ترسیدن و توی پارکینگ نرفتن و داشتن برمیگشتن توی دانشگاه دو نفر هم اونجا از وسط جمعیت لباس شخصی ها کشیدن بیرون و بردن و دیگه همه کپ کرده بودن صدای تیراندازی پارکینگ میومد پشت لباس شخص ها دو نفر رو برده بودن جلو هم با موتور بسته بودن و در نهایت پس از چند دقیقه دوباره بچه ها برگشتن توی دانشگاه
چند دقیقه بعد دیگه استاد ها با فرمانده میدان این ها صحبت کردن و این ها وقرار شد که لباس شخصی ها برن و رفتن. بعد از رفتن لباس شخصی ها وزیر علوم رسید به در انرژی که اونجا دنبال فرمانده لباس شخصی ها میگشت ولی رفته بودن و فقط چند نفر مونده بودن که با رییس همون چند نفر صحبت کرد و قرار شد همونا هم برن همه رفتن دیگه وزیر هم رفت داخل دانشگاه و توی جباری با حدودا صدتا از بچه ها صحبت میکرد که محتواش رو نمیدونم
دیگه از اینجا به بعد اتفاق شاخصی نیفتاد بین لباس شخصی ها و بچه ها و قسمت سوم ماجرا شروع شد بچه ها که داشتن با ون میرفتن بیرون توی خوابگاه و کم کم جلوی در انرژی توسط خانواده ها پر میشد و یکسری دنبال بچه هاشون بودن که جواب تلفن رو نمیدادن. بعد از حدودا یک ساعت افرادی اومدن جلوی در انرژی که بهشون نمیخورد مادر پدر باشن یه عده زن اومدن جلو در انرژی و کشف حجاب کردن به این مرحله که رسید حدس زدیم که قراره بیرون توسط افراد غیردانشگاهی شلوغ بشه هم خانواده ها هم دانشجوها هم افراد حراست همه اومدن داخل و در رو دیگه بستن بعد از یک ربع هم همین شد حدودا صد نفر جلوی در تجمع کردن وشروع به شلوغ کاری کردن که بعد از دقایقی یگان ویژه اومد جلوی در انرژی و با تیر و گاز و پینت بال همه رو متفرق کرد و دیگه فضا بیرون در انرژی اروم شد در ازادی هم همین بود هی هر از گاهی چند نفر میومدن جلو سر در که متفرقشون میکردن یگان ویژه و خب تا ساعت دو حدودا صدای بوق ماشین ها میومد و خیابون ازادی ترافیک بود هر از گاهی هم که شلوغ میشد یگان ویژه تیرو ترقه میزد و متفرق میکرد مردم رو و دیگه قائله خاتمه پیدا کرد. https://t.me/AzzahraaMaktubat/2427 — باشگاه شریف @sharifclub
