Get Mystery Box with random crypto!

«من پرچم صلحم، منو بالا بگیرید» راستش را بخواهید برای من که | روزنامه شریف | Sharifdaily

«من پرچم صلحم، منو بالا بگیرید»

راستش را بخواهید برای من که روایت‌های تلخ روزهای جنگ‌جهانی در ایران، مثل صحنه‌های فیلم «در چشم باد» یا «مدار صفر درجه» در ذهنم تکرار می‌شد، قدم زدن بین قبرها با حس نفرت به این سربازها همراه شده بود، به‌خصوص که این‌‌طور در خاک ایران با افتخار و عزت خاک شده بودند. هم‌چنان که آن بین قدم می‌زدم، متن‌هایی را که در قسمت پایین بعضی از سنگ‌ها نوشته شده بود می‌خواندم. از قرار معلوم این متن‌ها به درخواست خانواده‌ اجساد نوشته شده بودند. گاه یک جمله از انجیل یا کتاب مقدس‌شان و گاه یک جمله کوتاه به دلخواه. تا این که به این سنگ قبر رسیدم:
No more need wander, your loving mumy, sisters and brothers
سربازی که خانواده‌ای داشته، سربازی که عشقی داشته، سربازی که آرزوهایی داشته و در ۲۸ سالگی کیلومترها دور از خانه دفن و احتمالا در زمانی که می‌خواسته از زندگی لذت ببرد، اسیر سرکشی صاحبان سیاست شده است. شاید اصلا به زور مجبور شده باشد. بدون شک او از نقش متجاوز خارج نمی‌شود اما حالا نگاه من به او رنگ دل‌سوزی هم گرفته است.

شنبه‌ای که گذشت، ۸ مه بود، سال‌روز پایان جنگ جهانی دوم در خاک اروپا با تسلیم آلمان در مقابل متفقین. ایران یکی از کشورهایی بود که در جریان جنگ جهانی دوم به اشغال متفقین درآمد. یکی از معضلات اشغال‌گر‌ها در روزهای جنگ جهانی، سربازهای کشته‌‌شده آن‌ها در کشورهای مختلف بود. هزینه بازگشت اجساد زیاد بود و به همین علت متفقین تصمیم گرفتند که سربازها در همان کشورها خاک شوند. به همین منظور، کمیسیون جنگ‌های مشترک‌المنافع با محوریت انگلیس برای سازماندهی گورستان افراد به‌جا‌ی‌مانده در کشورهای مختلف به وجود آمد. کشورهای زیادی این گورستان‌ها را در خود جای داده‌اند و ایران هم یکی از این کشورهاست.

اگر از مترو قلهک حدود ده دقیقه به سمت بالای تهران حرکت کنید و وارد خیابان دولت شوید، به دیوار پشتی سفارت انگلستان می‌رسید که یک در چوبی قدیمی آنجا وجود دارد. پشت در باغ، زمینی ۲۰هزار متر مربعی متعلق به سفارت انگلیس برای اجساد متفقین در نظر گرفته شده است. گ#زارش کوتاه ولی تصویری #علی_صالحی از قبرستان متفقین در تهران را در سایت روزنامه می‌توانید بخوانید.

@sharifdaily