اوّلین بیعتکنندگانِ اُمّت با امام مرحوم دکتر سیّدصادق طباطبا | شهابالدّین بنائیان
اوّلین بیعتکنندگانِ اُمّت با امام
مرحوم دکتر سیّدصادق طباطبایی، در شمارِ چهرههایِ نامآشنایِ تاریخِ معاصرِ ایران است که گوهر وجودش در نگاهِ خواص و عوام، ناشناخته مانده... رجلی که انقلابیّون باسابقه؛ از مبارزاتِ سیاسی، ارادتمندانِ مکتبِ صدر؛ از نسبِ گرامی، و عالمان دینی؛ از خاندانِ علمیاش، ستایشها نمودهاند. در منزلتِ اصالتِ وی، همین بس که پدر و پدربزرگِ فقیهِ آقاسیّد، از عالِمانِ مبرّزِ شیعه بودهاند و داییِ روشنبین و بلندنظرِ وی -امام موسی صدر سلّمهالله- ذخیرهای پاینده برایِ عصرِ بیداریِ موحّدان... اگرچه با ربایشِ رازآلودِ آن مجتهدِ آگاه بهزمان، ثلمهای عیان بر پیکرِ شیعیان وارد آمد و همچنان، آثارِ این داغِ گران، در دل و جانِ مللِ ایران و لبنان باقیست، امّا بحمدالهی، جِدّ و جَهدِ بیتِ شریفِ امام و جهادِ موالیِ نیکمرام، در زنده نگهداشتنِ یاد و خاطرهیِ فقیهِ والامقام، موجبِ تداومِ ارتباطِ عمیق و ناگسستنیِ مردم با افکارِ متعالیِ آن اندیشهمرد گشت... بهیقین؛ آینهیِ صیقلیِ تفکّراتِ نسلهایِ نواندیشی که ماهِرویَش را ندیدند امّا شیفتهیِ شیوهیِ ممدوحِ مردمداری و حقجوییِ اویند؛ مصداقی ناب از نامیراییِ شخصیّتِ ممتاز و رویِشهای فکریِ اعجازگونِ این الگویِ آزادمردی و مقاومت است. پس از پیروزیِ نهضت اسلامی و بهمددِ انفاسِ روحاللهی، مردانِمردی از میانهیِ میدانِ قیام، برکشیده و بر مناصبِ عالیِ نظام گماشته شدند که داستانِ مجاهدتِ ایشان، میباید دستمایهیِ نگارشِ یادنامههایِ بسیار قرار گیرد. یکی از آن بزرگان، دکتر طباطبایی بود... سخنگویِ دولتِ موقتِ مرحوم مهندس مهدی بازرگان و حلقهیِ وصلِ اعضایِ انجمنهای اسلامی دانشجویانِ خارج از کشور با رهبر کبیرِ انقلابِ ایران. نگارنده، در هفته جاری، مطالعهیِ خاطراتِ سهجلدیِ سیاسیاجتماعیِ سیّدصادق طباطبایی را آغاز کرده و امیدوارم تا اواسطِ دهه فجر انقلاب اسلامی، خوانشِ آنرا پایان بخشم. هر جلدِ کتابِ مذکور، اختصاص به دورهای از ادوارِ زندگانیِ پُربارِ او دارد و آراستگیِ محتوا به قلمی شیوا، مستنداتی گویا و تصاویری زیبا، بر اعتبارِ تاریخی و ارزشِ استنادیِ اثر، افزوده است. مناسب دیدم تا حُسنِ خِتامِ نوشتار، نقلِ خاطرهای خواندنی از صفحه ۲۲۷ کتاب (جلد سوم - شکلگیریِ انقلاب اسلامی ایران) باشد: «آن لحظات هم برای ما به لحاظ عاطفی کمتر از لحظه ورود به ایران نبود. برای دکتر حبیبی ۳۰ سال و برای من ۲۰ سال تلاش و مبارزه و دربدری برای سرنگونی استبداد داخلی و رهایی از استیلای خارجی به ثمر رسیده بود... بعد از پایان مراسم [اهداء حکم نخستوزیریِ دولت موقت] امام رفتند در اتاقی که از آنجا با مردم دیدار میکردند، نکته جالبی که آقای حبیبی [دکتر حسن حبیبی] توجه من را به آن جلب کرد، این بود که اولین گروهی که با امام دیدار کردند خانمها بودند. آقای حبیبی میگفت فمینیستتر از این انقلاب؟! که اولین رای مردمی را خانمها دارند میدهند. اگر یک دستگاه تبلیغاتی قدرتمندی داشتیم میتوانستیم به دنیا عرضه کنیم و اسلام را معرفی کنیم... که اولین "بله سیاسی" را به یک انقلاب و به یک انتصاب که در تاریخ ۲۵۰۰ ساله شاید بیسابقه باشد، خانمها دادند... توجه به این نکته بسیار درخور اهمیت است که امام از یکدست بودن قدرت حکومتی و حاکمیت یک جریان سیاسی بر امور اجرایی اجتناب میکردند. در عمل هم دیدیم که هرگاه یک جریان وزنه بیشتری پیدا میکرد، امام نیروی دیگر را تقویت میکرد.» #نقد_ایام #دکتر_سیدصادق_طباطبایی @shbanaiyan