اى عشق، اى معشوق آشناى همه عاشقانهها هر کس زبان حال خودش را | شعر و متن "سپیدار"
اى عشق، اى معشوق آشناى همه عاشقانهها هر کس زبان حال خودش را ترانه گفت: گل با شکوفه شبنم به شرم و صبح به لبخند و دريا به موج و موج به ريگ کرانه ها يک لحظه از نگاه تو کافى است تا دلم سودا کند دمى به همه جاودانهها