Get Mystery Box with random crypto!

خوابم نمی برد قلم و دفترم کجاست عکست که بود یکسره بالا سرم کج | شهر شعر نو

خوابم نمی برد قلم و دفترم کجاست
عکست که بود یکسره بالا سرم کجاست

امشب هوای شعر زده بر سرم ولی
اندیشه های بکر تو در باورم کجاست

وقتی که دستهای تو را ترک میکنم
بغض فرو خورده ی درد آورم کجاست

در عقد دستهای تو با دستهای او
سهم منی که با تو چو یک پیکرم کجاست

وقت سحر شده غزلم ته نمی کشد
اکنون تن بلور تو در بسترم کجاست

اغوش تو چه ساده از دستها برید
من مانده ام که ان تب اغواگرم کجاست

اتش گرفتم، از غم تو سوختم ولی
جز عشق کهِ فهمید که خاکسترم کجاست

با او خوشی و دور مرا خط کشیده ای
گریه نپرس خشکی چشم ترم کجاست

بی تو غروب ها به تحصن گذشت و رفت
شوق طلوع صبح خوش دیگرم کجاست

آن شور و حال شعر سرودن ز عشقمان
حالا که مقطع غزل آخرم کجاست

#فریدون_مشیری
#کجاست
@Shere14urmia