Get Mystery Box with random crypto!

اشعار ناب آئينے

لوگوی کانال تلگرام shere_aeini — اشعار ناب آئينے ا
لوگوی کانال تلگرام shere_aeini — اشعار ناب آئينے
آدرس کانال: @shere_aeini
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 21.27K
توضیحات از کانال

کـانـال🔹اشعـــــار نابــــــ آئیـــــنے🔹
محبوبتریــن ، بزرگتریــن ، بروزتریــن
کانـــال شعــــر مذهبــــی در تلگــــرام
زیر نظــر شاعــــــران بنام کشــــــوری
ادمین ارسال شعر و تبلیغات:
@ad_shereaeini
کانال اشعارناب با همین لینک در ایتا فعال است

Ratings & Reviews

4.50

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

1

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها 6

2023-05-14 14:37:22 #امام_صادق #مرثیه_امام_صادق
@shere_aeini

پیرمردی بین آتش از نوا افتاده است
رهبری تنها میان کوچه ها افتاده است

با رخی نیلی به یاد مادرش فریاد زد
ماجرای کوچه بهرم خوب جا افتاده است

ضرب سیلی جای خود اما امان از حرف بد!
پور زهرا گیر مردی بی حیا افتاده است

دست بسته،مو پریشان،صورتش خاکی شده
با دلی پر غصه یاد کربلا افتاده است

دست بر زانو فقط میگفت: یازینب مدد
یاد آتش سوزیِ آن خیمه ها افتاده است

باز هم او مرد بود و هر دو دستش باز شد
یاد دسته بسته و شام بلا افتاده است

درد زینب این بُوَد در کل تاریخ بلا
کِی چهل منزل سر از پیکر جدا افتاده است

بنت حیدر دیدو کاری بر نمی آمد ز او
راس سلطان از سر نی زیر پا افتاده است

بی جهت سقا به نی سر برنمی گرداند چون
چشم نا محرم به ناموس خدا افتاده است

شاعر:
#قاسم_نعمتی
_______
اشعار ناب آئینے
@shere_aeini
2.1K views11:37
باز کردن / نظر دهید
2023-05-14 14:36:42 #امام_صادق #مرثیه_امام_صادق
@shere_aeini

قسم به نان و نمک، ذرّه‌ای مرام ندارید
نمک به سفره‌ی زخمید، التیام ندارید

آهای مردمِ مومن به دینِ ساختگی‌تان!
به دین‌تان سخن از یاری امام ندارید؟!

میان شهرِ زمستان کنار خانه و آتش
شمای یخ‌زده کاری جز ازدحام ندارید

خبر دهید به هارون مکّی آتشِ غم را
شما که غیرتی اندازه‌ی غلام ندارید

شکستْ حُرمتِ مویی که آیه‌های سپیدش
گواه شد که نشانی از احترام ندارید

چنان غبارِ سواران به خاکِ ظلم نشستید
چنان نشسته که دیگر سرِ قیام ندارید

آهای لشکرِ شاگردهای جنگ‌ندیده!
میان دفترتان درسِ انتقام ندارید؟!

سلاح دست گرفتید و شرحِ واقعه گفتید
شما که جز قلمِ لال در نیام ندارید

به مستحب که نشستید، واجبات قضا شد
شما که فعلِ ثوابی به جز حرام ندارید

شاعر:
#رضا_قاسمی
_______
اشعار ناب آئینے
@shere_aeini
2.7K views11:36
باز کردن / نظر دهید
2023-05-14 14:35:23 #امام_صادق #مرثیه_امام_صادق
@shere_aeini

دارم براي رنگِ تنت گريه ميكنم
پايِ نفس نفس زدنت گريه ميكنم

باور كنيم حرمت تو مستدام بود؟
يا بردن تو بردنِ با احترام بود؟

باور كنيم شأن تورا رَد نكرده است؟
اين بد دهانِ شهر به تو بد نكرده است؟

گرد و غبار، روي تو اي يار ريختند
روي سر ِتو از در و ديوار ريختند

هرچند بين كوچه تنت را كشيد و بُرد
دستِ كسي به رويِ زن و بچه ات نخورد

باران تير و نيزه نصيب تنت نشد
دست كسي مزاحم پيراهنت نشد

اين سينه ات مكان نشست كسي نشد
ديگر سر تو دست به دست كسي نشد

شاعر:
#علی_اکبر_لطیفیان
_______
اشعار ناب آئینے
@shere_aeini
1.9K views11:35
باز کردن / نظر دهید
2023-05-14 14:34:45 #امام_صادق #مرثیه_امام_صادق
@shere_aeini

به هر کجا که روی ورد هر زبان شده است
که عالم العلما هست و روضه خوان شده است

لوای مذهب شیعه علم نمود و ولی
ز داغ جد غریبش چنین کمان شده است

نمازش اول وقت است هر که صادق شد
نماز خواندن صادق به ما بیان شده است

ز صادق و ز مصدق، ز طاهر و ز محقق
شنیده نام فقیهان به هر زمان شده است

به وقت واقعه گویی چو فجر صادق شد
ز زهر کین چو حسین، آن شه شهان شده است

فقیه تر زفقیه است، روضه خوان حسین
که عالم العلما بود و روضه خوان شده است

شاعر:
#رجبی_کاشانی
_______
اشعار ناب آئینے
@shere_aeini
1.9K views11:34
باز کردن / نظر دهید
2023-05-14 14:33:57 #امام_صادق #مرثیه_امام_صادق
@shere_aeini

چون خلیل الله،اما شعله گلزارش نشد
آنکه آتش آمد و حرمت نگه دارش نشد

گنج علمش زیر طوق جهل بی دینان اسیر،
دست ظلمت کیشِ دوران،یار افکارش نشد

سرگذشتش را پر از مهر و گذشت آورده اند،
قدر دانی، پاسخ آن کوه ایثارش نشد

صبح صادق بود اما تیره شد ایام او،
سهم ظالم،یاریِ چشمان بیدارش نشد

گر چه دل خون شد ز دست شعله های در امام،
لا اقل چون فاطمه درگیر مسمارش نشد

کربلا را در میان خانه و در کوچه دید
پیرمردی که در آن غربت کسی یارش نشد

شاعر:
#محمد_حسن_جنتی
_______
اشعار ناب آئینے
@shere_aeini
1.9K views11:33
باز کردن / نظر دهید
2023-05-14 14:33:21 #امام_صادق #مرثیه_امام_صادق
@shere_aeini

سایه نشینِ رحمت شیخ الائمه ایم
حیرانِ از کرامت شیخ الائمه ایم

سینه به سینه لطف مدامش به ما رسید
لبریزِ از محبت شیخ الائمه ایم

از بین هرچه مذهب و دین و عقیده‌ای
ما پیروان نهضت شیخ الائمه ایم

آری اگر که خادم سلطانِ مشهدیم
مدیونِ به امامت شیخ الائمه ایم

فرموده‌است، شیعه‌ی ما از سرشت ماست
یعنی که در حمایت شیخ الائمه ایم

در عرصه‌ی قیامت و آن روزِ بی کسی
ما شامل شفاعت شیخ الائمه ایم

یک گوشه از مصیبت او قبر خاکی‌اش
در حسرتِ زیارت شیخ الائمه ایم

اما چقدر روضه‌ی او مثل مرتضاست
ما روضه‌خوانِ حضرت شیخ الائمه ایم

دستان بسته ، آتش و دیوار و کوچه‌ها
گریه کنانِ غربت شیخ الائمه ایم

شاعر:
#علی_گلچین_پور
_______
اشعار ناب آئینے
@shere_aeini
2.1K views11:33
باز کردن / نظر دهید
2023-05-14 14:19:07 #امام_صادق #مرثیه_امام_صادق
@shere_aeini

کوچه‌ای بود و دری بود و امامی روی خاک
می‌دوید آشفته‌رو ماه تمامی روی خاک

بی عمامه، بی عصا، بی‌تاب قرآن می‌دوید
چند نوبت بین کوچه ریخت جامی روی خاک

رشته‌ی پوسیده‌ای را روی مرکب دیده‌ام
عُروَةُ الوُثقی و حبل لَاانفِصامی روی خاک...

می‌چکاند ابیات بر پای دری، آن نیمه‌شب
روضه‌هایی شور را با تلخ‌کامی روی خاک

از نجف آیینه آوردند در آغوشِ سنگ
ریخت در تعجیل‌شان وادِی السَّلامی روی خاک

از مدینه تا مدینه اسم‌هایی اعظم‌ست
اسم‌هایی روی نی، چندین اسامی روی خاک

قبله‌ی حاجاتِ ما را بی‌نمازان می‌برند
می‌رود در دست بت ‌«بیت الحرامی» روی خاک

شاعر:
#مجید_لشکری
_______
اشعار ناب آئینے
@shere_aeini
2.6K views11:19
باز کردن / نظر دهید
2023-05-13 14:27:04 #امام_صادق #مرثیه_امام_صادق
@shere_aeini

صدق سخن های کلیم الله طوری
  روح مسیحی ، حلم ایوب صبوری

ذکر نجات یونس و آرامش نوح
صوت خوش داوود در متن زبوری

شرح کتاب آیات جان بخش لب توست
با چشم های روشنت تفسیر نوری

با قال صادق ها چراغ راه مایی 
همراه مان تا موسم سبز ظهوری

هارون مکی  را که عشقت شعله ور کرد 
در شعله ی خود کی بسوزاند تنوری

گفتم تنور آتش به جان خرمنم ریخت 
با یاد زخمی کهنه در کابوس دوری

این شهر قبل از خانه ات سوزانده در خود
دیوارو میخ و شعله و جام بلوری

شاعر:
#سعیده_کرمانی
_______
اشعار ناب آئینے
@shere_aeini
3.3K views11:27
باز کردن / نظر دهید
2023-05-13 14:26:02 #امام_صادق #مرثیه_امام_صادق
@shere_aeini

آسمان در سجده افتاد است پیش پای تو
عرش آرام است زیر سایه ی طوبای تو
بادها را مسخ کرده عطر جان افزای تو
ماه،فانوسی برای شب نشینی های تو

تو تجلّی اصولی،تو بنای منطقی
تو امام راستینی،تو امام صادقی

خط ابروی تو سرمشق شب هر فاضل است
خواندن املای گیسوی سیاهت مشکل است
کسب علم از غیر باغ دانشت بی حاصل است
طفل ابجدخوانِ دَرسَت هم فقیه کامل است

نور علم ات را به ژرفای جهان تابانده اند
بعد از آن مردم تو را شیخ الائمه خوانده اند

حال عاشق نیمه شب با چشم بارانی خوش است
پس سحر لطفی کنی من را بگریانی،خوش است
یک نظر تنها،به سمتم،سربگردانی خوش است
در تنور عشق من را هم بسوزانی،خوش است

خواب شیرینی به چشم خیسِ فرهادم بده
مثل "هارون" راه و رسم عاشقی یادم بده

می چکد عطر خدا از اَلسّلام آخرت
شش قدم می خواست تا معراج، چشمان ترت
جبرئیل افتاد وقتی باز شد بال و پرت
بندگی ات شیعه را انداخت یاد مادرت

اشک را مانند مادر می کنی آب وضو
آنقدر،مولای من،زهراخِصالی که نگو

فصل کوچ عاشقی دل را پرستو می کنم
شالِ ممسوسِ به اشک روضه را بو می کنم
دست چشمم را کنار قبر تو رو می کنم
بارگاه خاکی ات را آب و جارو می کنم

کاش در خاک بقیع تو حرم می ساختیم
چارتا گنبد در آنجا دسته کم می ساختیم

بارها گفتی که اشک روضه ها مشکل‌گشاست
دردمندان گریه بر هر در بی درمان دواست
ختم منبر هایت آغاز گریز کربلاست
قاتلِ جان تو آقا روضه ی طشت طلاست

اشک های گریه کن ها را شمارش کرده ای
گریه بر جدِّ غریبت را سفارش کرده ای

آه از آن شب که کوچه باز بوی غم گرفت
آسمان قلبش شکست و بارشی نم نم گرفت
روضه خوان"دیوار"شد "در" پا به پایش دم گرفت
دخترت از ترس دامان تو را محکم گرفت

نیمه شب بال و پر پروانه را آتش زدند
پیش چشم دختر تو خانه را آتش زدند

پیش پای ات اشک های همسرت افتاده است
جای جای این گذر بال و پرت افتاده است
تکه ای از شعله بر روی سرت افتاده است
رد میخ آیا به روی پیکرت افتاده است؟

ریسمانِ بی مروّت‌ها اسیرت کرده است
ناسزای بی حیا در کوچه پیرت کرده است

بین این کوچه تو را در نیمه ی شب می کِشند
بی عمامه بی عبا در پشت مرکب می کشند
تا گذر از جمعیت می شد لبالب می کشند
ذهنِ ما را سمت شام و داغ زینب می کشند

سوخت در بین گذر بال و پر پروانه ها
عمه جانت سنگ خورد از پشت بام خانه ها

گیسوان کودکی با پنجه شانه می خورد
پیش چشمانش رقیه تازیانه می خورد
طفلکی از زجر سیلی بی بهانه می خورد
دست سنگینی به رویِ کودکانه می خورد

دور تو شکر خدا انبوه شامی ها نبود
معجر ناموس تو دست حرامی ها نبود

شاعر:
#بردیا_محمدی
_______
اشعار ناب آئینے
@shere_aeini
3.1K views11:26
باز کردن / نظر دهید
2023-05-13 14:25:09 #امام_صادق #مرثیه_امام_صادق
@shere_aeini

خواستی عمامه برداری اگر نگذاشتند
از تن جدّت ولیکن پیرهن برداشتند

شخم زد ده اسب جدّت را و بعدش کوفیان
تیغ ها و نیزه ها را روی جسمش کاشتند

پیکرش را دشنه ها هر قدر برمی داشتند
سنگ اندازان به رویش سنگ را انباشتند

سر بریدن ، ارباًاربا ، تاختن ، جای خودش
عمه را بر دیدن این صحنه ها واداشتند

خوب شد سالم به خانه آمدی اما حسین
پیکری از او برای خواهرش نگذاشتند

شاعر:
#حامد_آقایی
_______
اشعار ناب آئینے
@shere_aeini
2.7K views11:25
باز کردن / نظر دهید