همّت کن و برگرد که هاجر نمیخواهد بیایی باشاخه های یاس و نیلوفر | شعر امروز
همّت کن و برگرد که هاجر نمیخواهد بیایی
باشاخه های یاس و نیلوفر نمیخواهد بیایی
بارانِ من هاجر عروسی داشت،اما دیر کردی
رخت عزاپوشیده و ...جر جر نمیخواهد بیایی
میخواست قنبرکه تمام دشت را گندم بکارد
نه گندمی مانده ست و نه قنبر،نمیخواهدبیایی
تعبیرخواب کیست این قحطیِ طولانیِ بی مرز
ازدست رفته مصر...بار آور نمیخواهد بیایی
از نوش دارویی که داری رستم و تهمینه بیزار
سهرابشان مرده ست،پس دیگر نمیخواهد بیایی
دیگرزمان آبیاری نیست،میشویی زمین را
خون هزاران لاله ی پرپر نمیخواهد بیایی
حالا که آتش پاگرفته آمدن دیرست،بگذار-
-آتش بیفتد بین خشک و تر....نمیخواهد بیایی....
امین داوری
@shereemroz