Get Mystery Box with random crypto!

من بدم می آید از بوی خوش پیراهنت دلخورم از اینهمه زیبایی بکر | شعر امروز

من بدم می آید از بوی خوش پیراهنت
دلخورم از اینهمه زیبایی بکر تنت

خسته ام از دیدن هر ازدحامی دور تو
از خودت را در دل هر رهگذر جا کردنت

من نمی خواهم دگر روشن بماند فکرم و
بد به هم می ریزم از این فکر باز روشنت

هرچه زیبایی تو داری ساده من را می کشد
حق بده! حتّی همین زیباترین رقصیدنت!

حال من بد می شود وقتی که می بینم کسی
می گذارد حلقه های گل به روی گردنت

نه نمی گویم بمان در خانه اما لااقل
می توانی کم کنی از حدّ دلبر بودنت

تا سخن درپرده می گویم به درد اندازه نیست
می کِشم هی اضطراب گول ظاهر خوردنت

بر زبان راحت نیاید، این شبیه مردن است
بشنوی بر مرد دیگر، ساده دل داده زنت!!!


مریم صفری
@shereemroz