دست و پا بسته و رنجور به چاه افتادن به از آن است که در دام نگاه افتادن سیب شیرین لبت باشد و آدم نخورد؟ تو بهشتی و چه بیم از به گناه افتادن لاک پشتانه به دنبال تو می آیم و آه چه امیدی که پی باد به راه افتادن؟ آخر قصه ی هر بچه پلنگی این است: پنجه بر خالی و در حسرت ماه... افتادن با دلی پاک، دلی مثل پر قو سخت است سر و کارت به خط و چشم سیاه افتادن من همان مهره ی سرباز سفیدم که ازل قسمتم کرده به سر در پی شاه افتادن عشق ابریست که یک سایه ی آبی دارد سایه اش کاش به دل گاه به گاه افتادن حامد عسکری @shrear 142 views19:15