Get Mystery Box with random crypto!

شورِ دِل

لوگوی کانال تلگرام shuredel — شورِ دِل ش
لوگوی کانال تلگرام shuredel — شورِ دِل
آدرس کانال: @shuredel
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 554
توضیحات از کانال

اشعار ناب شاعران و دلنوشته کاربران
@ACTHR ادمین

Ratings & Reviews

3.67

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

2

3 stars

1

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها

2022-07-26 14:34:02 چنین است رسم و سرای سپنج
گهی ناز و نوش و گهی درد و رنج

#فردوسی
@shuredel
317 views11:34
باز کردن / نظر دهید
2022-07-26 14:26:00 تیر خلاص رو هم جناب صائب تبریزی به بهترین نحو ممکن در مورد شروع عاشقی زده، مخصوصا اونجایی که میفرماید:

گل چو خندید
محال است دگر غنچه شود
سر چو آشفته شد از عشق،
بسامان نشود...

@shuredel
322 views11:26
باز کردن / نظر دهید
2022-07-25 21:18:04 یک نفر در من و از من به تو وابسته ترست
محض اویی که مرا بی تو نمی خواست بیا

#دلارام_میرزا_آقا
@shuredel
341 views18:18
باز کردن / نظر دهید
2022-07-25 12:55:32 به وصل خود دلم را شاد گردان
که خسته طاقت هجران ندارد

#عراقی
@shuredel
344 views09:55
باز کردن / نظر دهید
2022-07-25 12:55:00 هر که در حالِ توانايی نکويی نکند، در وقتِ ناتوانی سختی بيند.

بد اخترتر از مردم‌آزار نيست
که روزِ مصيبت کسش يار نيست

#سعدی
@shuredel
323 views09:55
باز کردن / نظر دهید
2022-07-24 20:16:41 عطار می‌فرماید:
همچون مگس به ریزه‌ی کَس ننگریستم
هر چند چون همای، همایون نیامدم

منت خدای‌را که اگر بود و گر نبود
در زیر بار منت هر دون نیامدم

میگه شاید اونقدر مایه‌دار و بی‌نیاز نبودم، ولی مثل مگس دنبال گ* خوری و ته‌مونده‌خوری هم نبودم و با کم‌ و زیاد روزگار ساختم، ولی نون خ**ه مالی نخوردم

@shuredel
318 views17:16
باز کردن / نظر دهید
2022-07-24 18:38:10 چون سنگ ها صدای مرا گوش می کنی
سنگی و ناشنیده فراموش می کنی...

#فروغ_فرخزاد
@shuredel
283 views15:38
باز کردن / نظر دهید
2022-07-24 18:34:03 عشق را بنیاد بر بدنامی‌ است
هر که ازین سِر، سَر کشد از خامی‌ است

#عطار
@shuredel
269 views15:34
باز کردن / نظر دهید
2022-07-24 10:51:17 مرا نتوان به ناز و سرگرانی صید خود کردن
نگردم گرد معشوقی که گرد دل نمی ‌گردد

#صائب_تبریزی
@shuredel
273 views07:51
باز کردن / نظر دهید
2022-07-23 14:41:00 زندگینامه مولوی

مولانا جلال الدین محمد بلخی، هم از حیث بلندی افکار و شور انگیزی اشعار و هم از لحاظ مقدار شعری که از او باقی مانده است یکی از بزرگترین شاعران ایران است. مولوی لقبی است که به جلال الدین محمد عارف و شاعر بزرگ و حکیم عالی قدر داده اند. وی در سال ۶۰۴ هجری قمری در بلخ متولد شد. پدرش در تربیت وی بسیار کوشید. پدر وی سلطان الدین ولد که لقب سلطان العلماء داشت، مدرس و واعظی خوش بیان بود.

پس از طی مقامات از خدمت برهان محقق اجازه ارشاد و دستگیری یافت. و روزها به شغل تدریس مشغول بود و قیل و قال مدرسه می گذرانید و طالبان علم و اهل بحث و نظر و خلاف بر وی گرد آمده بود و مولانا سرگرم تدریس بود، فتوی می نوشت و سخن می راند.

جلال الدین در لاندره به اشارة پدر گوهر خاتون دختر شرف الدین را به زنی گرفت و چهار سال بعد پدر و پسر به خواهش سلطان سلجوقی روم رخت به قونیه کشیدند. تا اینکه مولانا در قونیه با شمس تبریزی آشنا می شود و صورت دیگری به خود می گیرد.

پس از ۱۶ ماه همدمی مولانا با او شمس به دمشق پناه می برد. پس از آگاهی مولانا از اقامت شمس در دمشق نخست با غزل ها، نامه ها، پیام ها از او خواستار برگشتش شد و بعد پسر خود سلطان ولد را با جمعی از یاران به جستجوی شمس به دمشق فرستاد و پوزش و پشیمانی و عذرخواهی مردم را از رفتار خود با او بیان داشت. شمس این دعوت را پذیرفت. شمس تبریز بار دیگر با جهل و خودخواهی مردم و تعصب عوام روبرو شد و ناگزیر به سال ۶۴۵ از قونیه گریخت. مولانا باز در پی او روان شد و کوی به کوی برزن به برزن به دنبال گمشده خود بود و نشانی از او نیافت و در این میان سر به شیدایی برآورد و غزلیات خود را با نام او مزین ساخت.

عجب آن دلبر زیبا کجا شد؟
عجب آن سرو خوش بالا کجا شد؟

میان ما چو شمعی نور می داد
کجا شد ای عجب بی ما کجا شد؟

برو بر ره بپرس از رهگذاران
که آن همراه جان افزا کجا شد؟

چو دیوانه همی گردم به صحرا
که آهو اندرین صحرا کجا شد؟

دو چشم من چو جیهون شد ز گریه
که آن گوهر در این دریا کجا شد

پس از غیبت شمس تبریزی، شور مایة مولانا صلاح الدین زرکوب بوده است. صلاح الدین زرکوب مدت ۱۰ سال مولانا را شیفته خود کرد تا این که او نیز از دست رفت. حسام الدین چلپی از خاندانی اهل سلوک بود و پس از مرگ صلاح الدین سرود مایة جان مولانا و پیدایش اثر عظیم و جاودانه مثنوی گردید.

مثنوی معنوی، غزلیات شمس تبریزی، رباعیات، فیه مافیه، مکاتیب و مجالس سبعه از آثار مولوی است.

روز یکشنبه پنجم جمادی الاخر سال ۶۷۲ هجری قمری مولانا در سن ۶۸ سالگی بدرود زندگی گفت. خرد و کلان مردم قونیه حتی مسیحیان و یهودیان نیز در سوگ وی زاری و شیون کردند. جسم پاکش در مقبره خانوادگی در کنار پدر در خاک آرمید.

مرده بدم زنده شدم گریه بدم خنده شدم
دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم

دیده سیر است مرا جان دلیر است مرا
زهره شیر است مرا زهره تابنده شدم

گفت که دیوانه نه ای لایق این خانه نه ای
رفتم و دیوانه شدم سلسله بندنده شدم

#شور_دل
@shuredel
302 views11:41
باز کردن / نظر دهید