هر آن صدایت میزنم با عشق... بانو جان عطر تنت جا مانده در این خانه خوشبوجان آغوش خود را باز کن سوی تب این مرد یکبار دیگر میسپارم روی بازو، جان... بی تو تمام فصلهای من زمستان است... بیشک بهاری میشوم با تو پرستو جان هر جا تو را دیدم هزاران بار بوسیدم پا پس نکش از پیش من در جمع کمرو جان کاری ندارم با شکاری در تمام دشت... این شیر ناآرام شد صید تو آهو جان... از هرم تو شد لالهزاری بستر سردم آغاز جنگ عاشقی اینجاست بانو جان #سیامک_نوری @siamaknoori @kellck 185 views09:19