به کبوترا برسونید یه پرنده بی پر و باله دیدن دوباره ی پرواز دیگه آرزوی محاله
ببریدم زیر سقف آسمون تا یکم آفتاب رو سر منم بتابه تشنگیمو به کسی نمیگم امروز حال من خیلی خرابه
دیدم کاشکی نمی دیدم همه عزیزامو که تشنه جون دادن
دیدم کاشکی نمی دیدم گرسنه بودن که رو خاکا افتادن
وای زینب وای زینب
@SIBSORKHII_MATN
خیلی نگاهشان به من اذیت کننده بود دور و بر تو دور و برم ازدحام شد بعد عبور چکمه شمر از تنت حسین صحبت به نعل های سواره نظام شد کارم کجا کشیده که پرده نشین شهر باشمر بد دهن سر تو هم کلام شد حسین
@SIBSORKHII_MATN
راضیم از این که تونستم سپر بلای تو باشم بعد از اینکه رفتی عزیزم پیش بچه های تو باشم
من به جای همه تازیونه خوردم من به عشق داداشم دووم آوردم من هنوزم همه تنم کبوده روزی صد مرتبه مردم
دیدم کاشکی نمی دیدم که شعله به جون معجرا افتاده دیدم کاشکی نمی دیدم خیمه نیم سوخته رو سرا افتاده
وای زینب وای زینب
با نگاهش حرف های میزد حسین پیش زینب دست و پا میزد حسین
@SIBSORKHII_MATN
از جلو چشمام واسه حتی یه دقیقه هم که نمیره دست و پا زدی و می دیدم نفست با نیزه میگیره
خنجری که کنده و تیزی نداره محتضر رو به چه روزی در میاره آرزویی که تو گودال داشتم این بود کاشکی راحتت بذاره
دیدم کاشکی نمی دیدم اسبای جنگی رو تن تو راه رفتن دیدم کاشکی نمی دیدم که پیرمرداشون روت با عصا رفتن
وای زینب وای زینب
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال رسمی حاج حسین سیب سرخی : @MAHEHARAMINFO کانال متن‌اشعار حاج حسین سیب سرخی : @SIBSORKHII_MATN
