گفتی: «آوازت به گوش دشتها رسیده است و حالا دیگر تمام پرندگان | sick_art
گفتی: «آوازت به گوش دشتها رسیده است و حالا دیگر تمام پرندگان دنیا میدانند در سینهات قناری محبوسیست» فرقی نمیکند عزیز من همان ترانهی دلتنگم ناخوانده و ناشنیده خاموش و فراموش و پسربچّهای که همیشه بغضاش را به خنده بدل میکرد هنوز از تنهایی و از اتاقهای دربسته میترسد و از باد میترسد میترسد یک روز دفتر شعرش تمام شود و کسی به ترس و تنهاییاش پی نبرده باشد و آن قناری محبوس هنوز مثل همیشه فوج پرندگان مهاجر را از پشت میلهها با مردمکهای مأیوساش دنبال میکند بگذار تک تک سنگهای دنیا هم صدایش را شنیده باشند فرقی نمیکند عزیز ..