Get Mystery Box with random crypto!

سلام بر آن پیکر مطهری که پیراهنش را بردند.... ساربان خواست که | صیغه و ازدواج موقت ( آدم و حوا)

سلام بر آن پیکر مطهری که پیراهنش را بردند....

ساربان خواست که انگشتری ات را بِبَرد
دید بایست که انگشت تو را هم بِبُرد

سارقی خواست که غارت بکند پیرهنت
دست انداخت، گریبان تو را هم بدرد


دیگری داشت به سر، نقشه ی عمامه تو
گفت شال کمرت را ز چه با خود نَبَرد

آن یکی گفت که در کوفه کسی حتماً هست
زره پاره و خونین تو را هم بخرد

اَخنس انگار مهیّای سرت بود ولی
شمر میخواست خودش از بدنت سر بِبُرد

گفت قاتل به سنان بن أنس با وحشت
چه کنم خنجر اگر حنجر او را نَبُرد

جرعه ای آب ندادند و بریدند سرت
تشنه لب هیچ کسی سر ز غریبی نَبُرد


زنده باد ایران