دوئل تاریخ و ریاضی در علم اقتصاد @Signal99 دو رویکرد درب | سیگنال
دوئل تاریخ و ریاضی در علم اقتصاد
@Signal99
دو رویکرد درباره نیاز به ریاضیات فراوان در علم اقتصاد مطرح است. موافقان حضور ریاضیات فراوان و تخصصی در علم اقتصاد استدلالهای خود را دارند و در برابر آنها طیف دیگری از اقتصاددانان هستند که حضور تجربیات تاریخی در علم اقتصاد را بر ریاضیات پیچیده ارجح میدانند. دکتر اسکیدلسکی معتقد است که اصولا علت مطالعه علم اقتصاد فهم این است که اقتصادها چگونه کار میکنند و ریاضیات و تاریخ دو راه برای فهم آن هستند که به لحاظ شناختی در دو قطب متفاوت قرار دارند. ریاضیات با گزارههایی سروکار دارد که لزوما درست هستند و شاخهای از منطق است.
از سوی دیگر ریاضیات با گزارههایی سروکار دارد که قابل اثبات هستند. مدلهای اقتصادی از طریق فرضیات به واقعیت نزدیک میشوند. در واقع فرضیات بهدلیل سادهسازی انتخاب میشوند تا با حذف عوامل غیربنیادین حل یک معادله را ممکن سازند. این امکان حذف همراه با اثبات هر چیز، این انگیزه قوی را ایجاد میکند تا جهان واقعی را به مدلها شبیهتر کنیم تا اینکه مدلها را شبیه دنیای حقیقی درآوریم و این یک انحراف بسیار مهم در اقتصاد ریاضیاتی است.
نقش تاریخ در اقتصاد بررسی واقعیت است و تاریخ اقتصاد، تاریخ تفکرات اقتصادی و تاریخ سیاسی شاخههایی هستند که همین هدف را دنبال میکنند که همه آنها در برنامه آموزشی رشته اقتصاد یا حذف شدهاند یا به حداقل رسیدهاند. تاریخ به ما نشان میدهد چگونه عقاید اقتصادی نشاندهنده ساختارهای گذشته هستند. پروفسور استیو پیشکه بر این باور است که اقتصاد از مدلسازی صرف فاصله گرفته است و به مشاهده شواهد و فکر کردن و مطالعه درباره آنها پرداخته است. تاکنون کارهای دورهای زیادی انجام شده است که خیلی از آنها کارهای ریاضی صرف و مدلسازی نیست.
او افزود: ما تئوریهای زیادی در پسزمینه ذهن خود داریم که دیگر همه باید با این تئوریها موافق باشند و ضروری است که این تئوریها فهمیده شود و درباره آنها فکر شود. «ما نیاز به ریاضیات کمتر و مدلسازیهای کمتر داریم. اما من مانند خیلیها هرگز نمیگویم که باید همه مدلها و ریاضیات را دور بریزیم. من علاقهمندم که تاریخ بیشتری در اقتصاد وجود داشته باشد و معتقدم که اقتصاددانان باید با دانشمندان جامعه شناس بیشتر در تعامل و ارتباط باشند.»