Get Mystery Box with random crypto!

نخستین دیدار من با استاد دکتر راشد محصل در درس خاقانی دوره کار | سیدمهدی زرقانی

نخستین دیدار من با استاد دکتر راشد محصل در درس خاقانی دوره کارشناسی ارشد بود اما تا سالها بعد از خرمن اخلاق و فضیلت ایشان خوشه ها می چیدم و خود را به رنگ آفتاب در می آوردم. بعضی آدمها مثل چشمه اند. لازم نیست خیلی خودت را به زحمت بیندازی. حتی اگر فقط دو سه ساعتی همنشین آنها شوی، می بینی که بزرگ منشی، تواضع، زلالی و ادب نفس از آنها سرریز می شود و دکتر راشد محصل از آنهاست؛ مردی از تبار نسلی که غوغای شهرت نداشتند و معلمی برایشان نه مسند قدرت بود و نه منشا ثروت بلکه آن را «شغل انبیا» تلقی می کردند، با همه اقتضایات و الزامات و رنجها و شادی هایش. لابد برای شما هم پیش آمده که معلمی داشته باشید که در محضرش احساس راحتی کنید با گروهی شرم و محبت و قدرشناسی و بی انکه پای خوف و خشیتی در میان باشد، از ته دل به احترامش بر پا می خیزی و دلت می خواهد هر دم بوسه بر دستانش بزنی که بزرگا مردا که تویی! آن وقتها که ما دانشجوی کارشناسی بودیم، دوستی های مرحوم دکتر انزابی نژاد و دکتر راشد زبانزد ما بچه ها بود و به شوخی می گفتیم دکتر انزابی صبح که از خواب بیدار می شود با آن ته لهجه شیرین ترکی اش می گوید اول زنگی به دکتر راشد بزنم. بعدها که دکتر انزابی نژاد یار دیرینش را تنها گذاشت، دوستی یک رنگ حضرت ایشان با مرحوم دکتر ناصح برای من غبطه برانگیز بود. انگار تبریز و بیرجند را در وجود این مرد جمع کرده باشند. من همیشه از ته دلم آرزو داشتم روزی بوسه بر دست استادی بزنم که گرچه تنها دو واحد درسی با ایشان گذرانده ام اما صدها واحد درس ادب نفس در محضرش خوانده ام و البته افسوس و صد افسوس که از این جهت شاگرد خوبی برای حضرت ایشان نبودم. این چیزها را که فکر می کنم، می بینم ما چه نسل سعادتمندی بودیم و محضر چه استادان تراز اولی را درک کردیم، از دکتر انزابی نژاد گرفته تا دکتر علوی مقدم و دکتر راشد و دکتر یاحقی و بعدتر دکتر شفیعی و دکتر شهیدی و دکتر پورنامداریان و دیگر بزرگان که هر کدام آیتی بودند و هستند در کار معلمی و بعد عرق شرم بر جبینم می نشیند که چرا در کسب فیض از محضر این بزرگان اینقدر بی استعداد بوده ام و بی استعدادی چه صفت بدی است که من دارم! ما عادت کرده ایم که بگوییم گذشته و گذشتگان بهتر از حال و اهل حال اند و به قول صایب چهره امروز در آیینه فردا خوش است اما باور کنید قصه معلمان گذشته ما «داستان راستان» است و از جنس قداست بخشی به گذشته نیست. خدا بر طول عمر این استاد بزرگ بیفزاید و عزتش را صد چندان کند و سایه اش را بر سر ما مستدام بدارد که وجودش سخت مغتنم است.