2019-08-27 15:48:05
شیخ مصطفی محمد راشد، متولد 1971 مصر، عالم دینی، مفتی و استاد ادیان تطبیقی و علوم شرعی؛ که بخاطر اندیشهها، فتاوا، کتب و مقالاتش بارها به سکولار، مسیحی، یهودی، بودایی و بهایی بودن متهم شده است.
پس از اظهارنظرهای جنجالی متعددی، اصل انتسابش به و تحصیلش در الازهر، داشتن مدرک دکترا، امامت جماعت و رهبری دینی مسلمانان استرالیا(که در رزومهاش ادعا شدهاند) از سوی برخی مخالفانش تکذیب شدهاند.
"بعضی آراء جنجالی مصطفی راشد"
به عقیده وی روزه تنها بر ثروتمندان واجب است و بر فقرا و افراد دارای مشاغل سخت واجب نیست. حد نصاب فقر نیز در خصوص شهروندان مصری، 500 دلار درآمد ماهیانه است که البته در هر کشوری، با توجه به شرایط اقتصادی و سختیِ معیشت مردم، متغیر است. وی در اظهار نظری مفصلتر در سایت "الحوار المتمدن" در پاسخ به بعضی سوالات شرعی نوشته: رمضان از "رمضاء" و به معنای حرارت شدید است؛ حجاز نیز از اقلیمهای به شدت داغ است و صابئیان و بتپرستان در این فصل از سال به ناچار در روز به استراحت میپرداختند و شبها را به کار و فعالیت و خوردن و آشامیدن میگذراندند و به تدریج این وضعیت به صورت عرف و رسمی هرساله درآمد. رمضان در اسلام بخاطر نزول قرآن در این ماه ارج و احترام بیشتری یافت و روزه رمضان نیز که یک رسم کهن بود، استمرار یافت. مصطفی راشد معتقد است از آیات قرآن و الفاظی مانند "کتب علیکم الصیام" نمیتوان وجوب روزه را استنباط کرد؛ این آیات تنها به ابقای یک رسم کهن عربی، بدون بحث درباره حلیت یا حرمتش اشاره دارند؛ شاهدش نیز در این است که روزه(نیز حج) در اسلام، ادامه یک سنت کهن عربی بود و قرآن یا پیامبر، برای ترک روزه(یا حج) هیچ مجازاتی قرار ندادند و این رسم همیشه به راحتی و بدون تنش و تنها در صورت توان افراد انجام میشده است و قابل جایگزینی با اطعام دیگران نیز بوده است. البته مصطفی راشد این را افزوده که این فتوا به منظور دعوت فقیران به روزهخواری نیست بلکه تنها در پی نشان دادن مقاصد شریعت است.
او در فتاوایی دیگر تنها مستی را حرام دانسته و نه خود شراب نوشیدن را؛ حجاب و روبنده را به عنوان یک وظیفهی واجب اسلامی انکار کرده؛ چندهمسری را حرام و سن وجوب روزه را 18 سالگی دانسته است. وی کوه طور را مقدستر از کعبه خوانده و گفته بود: خداوند از خطای کسی که بخاطر جهل و نادانی، کعبه را مقدستر از کوه طور و سرزمین مقدس طوی(که در سوره نازعات به آن اشاره شده) معرفی کرد و یک مصلحت تجاری را بر حقیقتی شرعی مقدم کرد؛ درگذرد. مصطفی راشد از مقامات مصر خواسته بود که "سرزمین مقدس طوی" را برای استقبال از حجاج مسلمان و مسیحی و یهودی و همه یکتاپرستان سراسر جهان تجهیز و آماده کنند.
شیخ مصطفی راشد آراء جزئیتر و عجیبتر دیگری هم دارد. مانند حلال دانستن "سکس آنال" که در فقه رایج اسلامی، حرام یا دستکم مکروه است؛ یا اینکه خداوند با موسی به عربی سخن نگفت بلکه بخاطر تکریم مصریان، با او به زبان هیروگلیفی کهن سخن گفت یا اینکه تغییر جنسیت از مرد به زن یا برعکس جایز است و هزینه آن هم باید از طریق دولت یا زکات تأمین شود.
مصطفی راشد نخستین و آخرین کسی نیست که در طول تاریخ آرائی مخالف سنت و اکثریت مسلمانان ابراز کرده است. هیچ قضاوت مثبت یا منفیای نیز از وی و آرائش ندارم. منتها در تحلیل پدیدههایی مانند وی باید به نکاتی از ایندست توجه کرد:
مخاطبان وی چه کسانی هستند؟
بستر اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی مساعد برای ابراز این آراء و پذیرفتهشدنشان توسط گروهی از مردم کدام است؟
پایگاه مردمی و منابع اقتصادی وی کدام است و چه تفاوتی با پایگاه مردمی و منابع اقتصادی عالمان الازهر یا دیگر عالمان دینیِ سنتگرا دارد؟
وی به کدام کشورهای خارجی یا جوامع غربی سفر کرده و با آنها مرتبط و از اقتضائات زیستیِ جامعه و فرهنگ آنها آگاه است؟ و...
امثال مصطفی راشد در دیگر کشورهای اسلامی و عربی بسیارند و ایشان را نباید به عنوان مواردی استثنایی و غیرمنتظره، که باید پِیآمدهای کاملا مورد انتظار و پیشبینیپذیرِ مناسباتِ درونی یک بافتار و ساختار خاص دانست.
گزارش: جواد شريفی
اختصاصی کانال مطالعات اجتماعی فقه
@social_studies_of_fiqh
2.7K viewsجواد شریفی, 12:48