Get Mystery Box with random crypto!

رنسانس شهری و آیینی شدن شهر نعمت الله فاضلی در دنیای امروز | جامعه شناسی در یک نگاه

رنسانس شهری و آیینی شدن شهر

نعمت الله فاضلی

در دنیای امروز رنسانس شهری در حال شکل‌گیری است و این رنسانس شهری ابعاد وسیعی دارد. یکی از بحث‌هایی که در این دوران می‌تواند به کمک شهر بیاید و امنیت، آرامش، شادی و آسایش را به شهر بازگرداند فرهنگی کردن شهر و زنده کردن آیین‌هاست. 

شهری که آیین داشته باشد خاطره دارد و شهری که خاطره داشته باشد دچار آلزایمر نمی‌شود. تنها تجویزی که می‌توان برای تهران آلزایمر زده داشت زنده کردن آیین‌ها در شهر است. 

آیین شهر و شهر آیین‌دار نسخه شفابخشی است که می‌توان برای تهران و بسیاری از شهرها تجویز کرد. 

انسان‌ها برای زندگی در شهر نیاز به حافظه و خاطره دارند و کاری که آیین می‌کند ساختن حافظه‌ و خاطره‌ است.

جین جیکوبز که به خاطر تاثیرش بر مطالعات شهری شناخته شده است در سال  1960 در خصوص زندگی و مرگ شهرهای بزرگ آمریکایی می‌گفت، شهرها زمانی به شهرهای امن انسانی تبدیل می‌شوند که امکان زندگی کودکان، نوجوانان، زنان و معلولان و گروه های آسیب‌پذیر و همه شهروندان در فضای شهری فراهم باشد و این امکان را آیین فراهم می‌کند.

آیین های گوناگون که می‌توانند سیاسی، ملی، حکومتی، عمومی و تفریحی باشند.

آیین ها امروز مهمترین راهبرد مدیریت شهرها شده است و این راهبرد نه فقط برای هدف‌های تجاری و رونق دادن شهر، بلکه برای امنیت و کنترل شهر به کار می‌آید. 

آیین مفهوم مهمی برای توسعه شهری است چون آیین‌ها هستند که تبدیل سرمایه‌ها در بافت فضای شهری را به یکدیگر تسهیل می‌کنند.

آیین ها فقط باورهایی در ذهن نیستند بلکه آیین‌ها کنش‌ها و رفتارهایی هستند که در مکان‌هایی وقوع پیدا می‌کنند.

مکان ها محیط برگزاری آیین‌ها نیستند و عکس آن درست است.آیین ها مکان‌ها را می‌سازند ومکان می‌کنند. مکان به ساختمان گچ و آهنی نمی‌گویند بلکه مکان جایی است که آیین در آن اتفاق می افتد.

آیین کنش جمعی و آن معنای مشترکی است که در رفتار ما آدم‌ها به عنوان شهروند و در فضاهایی که ما می‌سازیم عینیت پیدا می‌کند. 

همیشه تاریخ این چنین بوده است و این بار در این رنسانس شهری که در ایران در حال اتفاق افتادن است آیین از حالت ناخودآگاه تا سازمان یافته به امری خودآگاه و سازمان یافته تبدیل می‌شود. 

ما در عصر سازمان های بزرگ زندگی می‌کنیم و سازمان‌ها هستند که زندگی و آدم‌ها را می‌سازند.

صدها جشنواره در شهرهای ایران و جهان برگزار می‌شوند که به معنای آیین‌دار بودن یک شهر است. 

آیین شهر و فرهنگی شدن شهر چندان شناخته شده نیست و آن را تجربه می‌کنیم اما تئوریزه نمی‌کنیم؛

آن را زیست می کنیم اما نسبت به آن خودآگاهی و اشراف نداریم.

بحث آیینی شدن شهر و نسبت شهر و آیین یکی از بحث هایی است که ما به کمک آن می‌توانیم هم شهر را بهتر بفهمیم و هم راهبردهای مدیریت و برنامه‌ریزی شهری را بویژه در سال های اخیر انسجام بخشیم.

برای فهم‌پذیر کردن تجربه‌ای که در تهران و بسیاری از شهرهای ایران اتفاق می افتد باید گفت چه نسبتی میان آیین و شهر، بویژه در شهرهایی که پایتخت هستند، وجود دارد. 

شهرها را امروزه نه ماشین های بزرگ و نه خودروهای غول پیکر، بلکه آیین‌ها و جشنواره‌های برگزار شده در آن معنا می‌بخشند. 

جشنواره گلاب‌گیری کاشان، آیین‌های زیارت در مشهد، آیین خاص عزاداری در تبریز مثال‌هایی از این دست است که نشان می‌دهد چطور شهرها به کمک آیین جان‌ بخشیده می‌شوند. 

برای توسعه شهر باید آیین را بفهیم. آیین‌ها تنها و تنها در صورتی می‌توانند شهر را انسانی و معنادار کنند که حس آزادی و مدنیت و عمل بر اساس اختیار و مشارکت شهروندان به معنای اصیل کلمه در ذات این آیین نهفته باشد.

به همین دلیل باید دقت کرد این آیین‌ها را به گروه‌هایی که در شهرها زندگی می‌کنند همچون هنرمندان، دانشجویان و قومیت هایی که در تهران زندگی می‌کنند واگذار کنیم.

آیین امروزه واژه دیگری برای شهر است ومعنای مدیریت شهری تفاوت بنیانی پیدا کرده و در واقع شهر زمانی شهر است که فضایی برای خلق معناها ایجاد کند.

سازمانی مثل مدیریت شهری سازمان عظیمی است که زندگی از آن سازمان شکل می‌گیرد و ما نیاز داریم عملکرد این سازمان را بازاندیشی کنیم.

سازمان باید به فعالیت خود آشنایی پیدا کند و از شهر و از عملکرد خود به عنوان سازمان شهر آشنایی‌زدایی بکند .

امروزه مدیریت شهری و توسعه شهری معنای پنجاه سال پیش خود را نداشته  و به معنای مدیریت فنی و اقتصادی شهر نیست و عکس آن درست است؛ مدیریت فنی و اقتصادی شهر مدیریت آیینی و فرهنگی است.


ادامه یادداشت را در لینک زیر بخوانید
https://vrgl.ir/roKHi

منبع این مطلب:
http://farhangshenasi.ir/article/fs-167780/رنسانس-شهری-و-آیینی-شدن-شهر