@soltannasir {مقاله الکساندر دوگین در بزرگداشت آلیستر کرو | سلطان نصیر

@soltannasir

{مقاله الکساندر دوگین در بزرگداشت آلیستر کرولی ۳}

ادامه..

{عصر هوروس، همانطور که کراولی در کتاب قوانین توصیف می کند، نه تنها یادآور آرمانشهرهای پنهانی تئوسوفیست ها و طرفداران عصر جدید مدرن است، بلکه یادآور آینده ای است که هیتلر و برخی سوسیالیست ها متصور بودند.
باطن‌گرایی، فرهنگ، هنر آوانگارد(پیشرو، ساختارشکن)، روان‌گردان‌ها و سیاست‌های رادیکال در شخصیت آلیستر کراولی از نزدیک در هم تنیده شدند. به یک معنا می توان وی را نماد قرن بیستم نامید. یاغی، عارف. سیاستمدار انقلابی کوهنورد شیک پوش. اخترشناس-روانکاو. منحرف جنسی و تمرین کننده تانترا. مذهبی متعصب و بدبین. حقه باز، بازیگری که به دنبال شهرت است و پرورش دهنده دانش مخفیانه. پزشک معتاد و درمانگر. در یک کلام جانور

4. پرنده بی رحم و خونین

یک دیدگاه اشتباه وجود دارد که ضدفرهنگی که توسط گروهی از جوانان در دهه 60 در غرب در کنار موسیقی راک به وجود آمد، همه چپ گرایی، اومانیسم، لیبرالیسم، ضد توتالیتاریسم و ​​نرم است. در مقابل این پس‌زمینه، هدبندهای فاشیستی «لد زپلین» یا «رولینگ استونز» دوره کراولی و بعدها، صلیب شکسته‌های اولین پانک‌ها مانند پیچ ​​و مهره‌ای به نظر می‌رسیدند. همراه با "موج تاریک" -Psychic TV، Throbbing Grisle، Sol Invictus، Coil، Death in June، Current 93، Monte Cazazza، Boyd Rice، Allerseelen و غیره. - "فاشیسم" (یا دقیق تر، "نازی-شیطانیسم" جمله از دوگین است) قبلاً صراحتاً جوانان رادیکال امروزی را تحت تأثیر قرار داده است. در واقع، ترحم سیاه این جریان چندان دور از شورش هیپی های اولیه نیست. فقط با انحطاط "انقلاب چپ" زمان "انقلاب جناح راست" فرا می رسد. طرح کراولی فراتر از وفاداری ها و دکترین های حزبی است. همه آموزه ها خوب هستند، اگر فقط برای نابود کردن سیستم، دوران قدیمی ازیریس، بقایای قدرت سابق او، که در اخلاق آنگلوساکسون، در سیستم پلیس، در دیکتاتوری بوروکراتیک بیان شده است. پیش از این، تأثیر آموزه های کراولی غیرمستقیم بود. حالا مستقیم می شود. این چیزی است که جان بالانس، خواننده گروه «کویل» در مصاحبه ای می گوید:
«شخصا، من به ظهور عصر هوروس، عصر تلما اعتقاد دارم. اما همچنین معتقدم که هرج و مرج، تغییرات و تحولات، گرداب ها باید در آغاز اتفاق بیفتد. یک دوره گذار آشفته یک پرنده بی رحم و خونین. آخرین چرخه سیستم آزتک و کالی یوگا هندوها که در شرف پایان است (باید اتفاق بیفتد) جای تعجب نیست که نشانه های روشنی از پایان دوران ظاهر می شود. من فکر می کنم ما - به عنوان یک گروه کویل و به عنوان یک فرد - باید فعالانه برای ایجاد هرج و مرج و سردرگمی تلاش کنیم تا به از بین بردن نظم قدیمی کمک کنیم تا راه را برای عصر جدید باز کنیم.»

به هر حال، این منشأ جشن‌های شیک آشوب است، این فرزندان کراولی‌ در دنیای مدرن هستند با ایدئولوژی نازی-شیطانی آشکار. (که طرح های او را به پیش می برند) علاوه بر این، بر خلاف نئونازی‌های کوته‌بین معمول، مرتجعین فداکار به نظام، در این مورد، ضد کمونیسم و ​​دشمنی با انواع دیگر ایدئولوژی‌های انقلابی وجود ندارد.(دوگین نازی های ضد کمونیسم را بدلیل پایبندی به ارزش های قدیمی کوته بین می داند و در واقع بر اساس طرح کرولی می گوید هدف ایجاد آشوب و جنگ است تا وارد عصر جدید شویم و اصول و ایدئولوژی مهم نیست. بنابراین می توان گفت دوگین یک سنت گرای جعلی است. فقیر)
پیروان آلیستر کراولی را می توان در طیف گسترده ای از گروه ها و جنبش ها یافت. عشق آزادانه هیپی ها همچنین نشانه ای از کراولییسم تانتریک (به زبان ساده تر سکس جادویی فقیر) است، همانطور که ایده یک نژاد برتر از ارباب آغازگر است - کتاب قوانین می گوید: «بردگان خدمت خواهند کرد و رنج خواهند برد» هموئروتیکیسم، مواد مخدر، جادوی عملیاتی شدید، موسیقی آوانگارد (پیشرو)، شیوه های اغما اروتیک بیش از حد منحرف، نقاشی فسفری جنون، افراط گرایی سیاسی - همه اینها با جزئیات، سیستماتیک، متمرکز است، چه بخواهیم و چه نخواهیم، ​​چه بدانیم و چه ندانیم، همه به دستور او زیر نظر او زندگی می کنیم. این در مورد همه کسانی که حتی کمترین تحت تأثیر روح وحشتناک دنیای مدرن هستند صدق می کند. جهل به قانون از مسئولیت در مقابل آن معاف نیست.»
پرنده خونین و بی رحم. شاهین.}

نکته1: ادبیات نرم دوگین را در مورد کراولی ملاحظه نمایید. دوگین که آنچنان غرب و تمدن غربی را می کوبد کراولی را بسیار نرم توصیف می نماید و حتی در جاهایی از وی تعریف می نماید. واقعیت این است که عین نظرات کراولی برای ایجاد جنگ و آشوب برای گذر از سیستم پدرسالار اوزیریسی و ورود به عصر هوروس را به نوعی دیگر در آثار و سخنرانی های دوگین می بینیم. متاسفانه گویی دوستداران این شیاد در داخل کشور نمی خواهند این حقیقت را ببینند. کسی چه می داند شاید دستشان باهم در یک کاسه باشد.
@soltannasir