2021-06-29 11:09:30
سلام بر همه بچه محل عزیز ودوستان محترم از وقتی به دنیا آمدیم وقتی می رفتیم شهر صبح زود ماشین عمو رحمت سوار می شدیم
ظرفیت مینی بوس ۲۱ نفر و ماها بالای ۳۰ نفر و جوون ترها در راهرو به مدت دو ساعت سرپا می ایستادند
نزدیک پلیس راه هم سرپاها هم باید می نشستند (البته سر قد بلند ها ی نشسته هم برای پلیس قابل دیدن بود )
چاره ای نبود
ماشینی نبود
مسافرا با اصرار خودشون سوار میشدند و راضی نبودند راننده هم جریمه بشه.
در این سال ها بعد از نشستن مسافر حرکت میکرد و اگر مسافر مسن یا خانمی سوار میشد حتما به جوون تر ها میگفت جاشونو بهشون بده و اگر جایی نبود در قسمت جلو و حتی روی داشبورد به جوون ترها جا میداد.
با رانندگی مطمئنش با خیال راحت می خوابیدیم انگار که داخل خونه بودیم چه آرامشی داشتیم اصلا یک بار خدا شکر تصادف نداشت عشق به همه بچه محل و عشق به کار خود داشت.دراین چند سال سختیهای زیادی تحمل کرد اتفاقهای زیادی پیش اومد ولی اصلا دست از کار نکشید سر موقع مقرر می اومد .
صبح ها نمازخوان ها وضو میگرفتن و گاهی در کله ، گاهی در پل سفید و بعضی روزها در محوطه حسینیه دادوکلا نماز میخواندند .
ساعت ۷ هم اول اتوبان قائم شهر- ساری بود و اگه خواب بودیم با صدای اخبار رادیو بیدار میشدیم.
صبح ها موقع رفتن به ساری
ساعت ۴:۳۰ تا ۴:۴۵ سودکلا و دادوکلا و ولیکچال
ساعت ۵ ولیکبن
ساعت ۶ پمپ بنزین پل سفید
ساعت ۷ اول اتوبان قائمشهر به ساری
و برگشت از ساری
ساعت ۰۸:۴۵ تا ۹ صبح میدان امام
ساعت ۱۰ قائم شهر
ساعت ۱۱ پلسفید
و این ساعت ها برای اکثر افراد شناخته شده بود.
صدای ماشین اونو همه می شناختیم واز دور متوجه می شدیم عمو رحمت دارد میاید ، سر ساعت ،
حتی قبل تر که در دروی گندم بودیم و ساعت همراهمون نبود با دیدن ماشینش ساعت تقریبی دستمون میومد (ساعت ۱۲)
یکی از نشانه های شناخت ماشینش صدای ترمز بادی بود که از دور قابل تشخیص بود ...
واقعا چه آرامش خوبی بود من که همیشه حس خوبی داشتم واین چند سال که ماشین شخصی اومد آرزوم این هست یک بار دیگر ماشین عمو رحمت سوار بشم وبا آرامش وبدونه استرس بخوابم و برسم به شهر هر چند که چند ساعت طول می کشید واین بگم با کرایه نا چیز که می گرفت خیلی به کارش علاقمند بود .
رحمت داش از سال ۵۶ (نیمه دوم ۵۶) تا ۱۴۰۰ به مدت ۴۳ سال با مینی بوس به اهالی منطقه خدمت رسانی کرده و به گردن همه ماها حق داره و الان چند روز هست که بیمارستان بستری هست و برای این مرد زحمتکش ارزوی سلامتی وعاقبت به خیری داشته باشیم
ممنونم التماس دعا
ارسالی با اندکی تغییر
پی نوشت :
رحمت داش به دلیل سکته خفیف مغزی در تاریخ چهارم تیرماه به بیمارستان منتقل شدند و تحت نظر پزشک هستند خوشبختانه وضعیت هوشیاری ایشان در این مدت بهتر شد ...
خاطرات شما از رحمت داش در این پست درج خواهد
یک دقیقه با مینی بوس رحمت داش در سرازیری کله
https://t.me/soodkola/4963
مسافران دهه ۸۰
https://t.me/soodkola/4962
@soodkola
443 viewshossein tayebi, edited 08:09