مثلا گیج و بیخبر
از خواب بلند شوی،
رادیو را روشن کنی و بشنوی:
«خبری نیست،
پا روی پا بیندازید،
چایتان را بنوشید،
به موزیکهای آرام گوش کنید،
کتاب بخوانید،
عاشق باشید و غمتان نباشد؛
قرار نیست هیچ اتفاق خاصی بیفتد...»
مثلا روزت را با صدای
آواز گنجشکها و شیطنتهای
ابرها و آفتاب شروع کنی ...
مثلا چشم باز کنی و همه چیز
خوب باشد،
مثلا هیچ روزنهای
برای نگرانی نباشد،
و زمین سیارهی آرام و دنجی
شده باشد برای زیستن ...
"نرگس صرافیان طوفان"
#سخن_بزرگان
@sookhanbozoorgan