Get Mystery Box with random crypto!

بچه که بودم خیلی خواهرهامو اذیت میکردم الان که پسرهام شیطونی م | سوتی لند😅😉

بچه که بودم خیلی خواهرهامو اذیت میکردم الان که پسرهام شیطونی میکنن میگن خدا سزاتو داده
یه روز زمستون سرد و برفی بود همه خواب مونده بودیم .خواهر بزرگم دبیرستانی بود وحساااس
اون صبحی بود و من ظهر باید میرفتم مدرسه
آقا این خواهر ما جیغ و داد که دیرم شد حالا چکارکنم و هی بدو بدو ازاین اتاق به اون اتاق دنبال وسایلش بود بابام هم که وضعیت و دید با کلی غر زدن پاشد و گفت خودم میرسونمت
هیچکس حواسش به من نبود منم رفتم لابه لای لباسهای چوب لباسی وایسادم و موهام که خیلی بلند بود ریختم تو صورتم یه لباس هم کشیدم رو پاهام و کلا پیدا نبودم

این خواهر بیچاره ما با کلی استرس و هیجان لحظه آخر اومد سر جالباسی دنبال مقنعه اش ، هی لباسها رو کنار زد کنار زد یهو رسید به موهای من همین که کنار زد من زیر اون همه مو و لباس پخیییییی کردم بهش

بیچاره چنان جیغ بنفشیییی  از ته گلو کشید و غش کرد مامانم اومد منو با کتک بیرون آوردو به بابام گفت بیا تو خونه 

این ورپریده خواهرشو سکته داده درعوض اونروز خواهرم موند خانه و حسابی استراحت کرد