یه خاطره یا سوتی نمیدونم چیه ولی برمیگرد به زمانی که من یکسال | سوتی لند😅😉
یه خاطره یا سوتی نمیدونم چیه ولی برمیگرد به زمانی که من یکسال و نیمم بود و مامان و بابام منو پیش عمه ام که اونموقع مجرد بود تنها میزارن و میرن جایی از قضا منم تو اون تایم توی جام کار خرابی میکنم و عمه ی عزیزمم که حسابی وسواس و سوسول بوده مونده حالا با من چیکار کنه و در یک لحظه نامردی نمیکنه و جارویی که گوشه حیاط بوده رو بر میداره و میوفته به جون من و با جاروهای که سنتی ان (اونایی که چوبی ان و تو صحراها در میاد )منو میشوره
ولی عمه ها خدایی نکنید این کارارو ببخود نیست که اسمتون بد در رفته