Get Mystery Box with random crypto!

ما سه روز قبل عروسی قرار شد بریم عکسای اسپورت بندازیم اون موقع | سوتی لند😅😉

ما سه روز قبل عروسی قرار شد بریم عکسای اسپورت بندازیم
اون موقع ها یه کلیپی دراومده بود اسم زن و شوهره هیوا و وحید بود و عکساشون خیلی خوشگل بود
یه عکسی داشتن که آقا رو زمین دراز کشیده بود زانوهاشو خم کرده بود و خانوما رو پاش آورده بود بالا و همو میبوسیدن
من گیر دادم باید یه عکس این شکلی بگیریم
هرچی عکاسمون گفت اونا مدلن و بدناشون آماده س من اصرار اصرار
آخر گفت باشه
چند بار امتحان کردیم که همسرم نمیتونست منو رو پاش نگه داره
آخر زیادی آوردم بالا نتونست نگه داره من از بالا سرش با صورت اومدم پایین
اونقد گریه کردم همه ی آرایشم خراب شد و مژه هام وراومد
دیگه اومدیم خونه ولی عمق فاجعه فرداش که از خواب بیدار شدم معلوم شد که پیشونی و زیر چشمم کبود شده بود
دو روز به عروسی مونده هرروز کبودیا بیشتر خودشو نشون میداد
ولی دست آرایشگرم درد نکنه یه جوری میکاپ کرد همه رو پوشوند
اما شب که آرایشمو پاک کردم دیدنی بودم