Get Mystery Box with random crypto!

سلاممم من همونم که گفتم میخوام برم مشهد ولی نرفتم یعنی نشد هع | سوتی لند😅😉

سلاممم من همونم که گفتم میخوام برم مشهد ولی نرفتم
یعنی نشد
هعی بیخیالش بریم سراغ خاطره
اقا کلاس هفتم بودم تقریبا عروسی پسر خالم بود خواستم پشمارو بزنم
بعد من کلا با «نوره» میزنم یه نوع پودر مو بره سنتیه
بعد دو سه بارم قبلش زده بودم و این چیزا،
مامانمم کمکم میکرد
دست و پارو زدم موند زیر بغلا
اونم زدم
ولی نباید بیشتر از پنج دقیقه بمونه چون میسوزه چشتون روز بد نبینه
مشغول حرف شدم راجب ورود عروس دوماد و رقص و اینا یدفعه دیدم ی چیزی تو بدنم داره میسوزه
جییغ کشیدم که سوختممم
اب میریختم تند تند
دیگه تموم شد کامل قرمز شده بود هرچی کرم و چی زدم ک بره ولی نشد دیگه خلاصه روز عروسی رسید... تو عروسی من نمیتونستم دستامو پایین نگه دارم یک ریز به بهانه های مختلف تور میگرفتم دستم
دستارو میبردم بالا انگار که دارم بندری میرم از اون موقع به بعد زیر بغلارو فقط با ژیلت میزنم مامانم هرچی میگه یبار بود بیا با نوره بزن ولی میگم غلط بکنم دیگه اصلاا