یه سوتی دیگم بگم بازم از همون قدیما منو خاهرم بچه شیرزد بود | سوتی لند😅😉
یه سوتی دیگم بگم بازم از همون قدیما منو خاهرم بچه شیرزد بودیم خاهرم یک ساله بوده که من دنیا اومدم بعد مامانم تعریف میکرد زمانی که سه ساله بودم من بغل مامان بودم و خاهرمم بغل بابا که سوار اتوبوس شدن بعد بابا رفته سمت مردونه و مامانمم سمت خانما خاهرمم پیراهن تنش بوده بدون ساپورت اتوبوسم شلوغ بابا همینجوری ایستاده بوده که من یهو چشمم افتاده به خاهرم که شورتش یه طرفه شده و از عقب اتوبوس داد زدم مامان مریمو ببین(عذر میخام ) کونش افتاده بیرون دستشم تو مماخشه داره گیل گیلی در میاره بعد فکر میکردم چی کشف کردم همینجور هی بلند بلند داد میزدم ملت همه برگشتن قشنگ باسن مریم خانمو زیارت کردن مامانمم ع ترس بابا جرات نکرده صداشو دربیاره گذاشته قشنگ رو نمایی کامل بشه
