Get Mystery Box with random crypto!

. « حاصل آنچه من اکنون انجام می دهم و آنچه فردا انجام خواهم د | سروش دباغ

.

« حاصل آنچه من اکنون انجام می دهم و آنچه فردا انجام خواهم داد چیست؟ حاصل کل زندگی من چه خواهد بود؟...آیا در زندگی من معنایی هست که با مرگی که به طور حتم در انتظار من است از میان نرود؟...وظیفۀ دانش تجربی، تعیین توالیِ علت و معلولیِ پدیده های مادی است...دیگر دریافته بودم که این علوم هر قدر روشن تر باشند، به همان اندازه کمتر مورد نیاز من هستند..من همۀ چیزهایی را که علم پیگیرانه در طلب دانستن آنهاست، می دانم، ولی در این راه از پاسخ به پرسش مربوط به معنای زندگی من خبری نیست...احساس می کردم آنچه برای زندگی به آن نیاز دارم، در درونم در حال از بین رفتن است. مشغول دعا به درگاه کسی شدم که در جستجویش بودم تا به من کمک کند. هر چه بیشتر دعا می کردم، برایم آشکارتر می شد که او صدایم را نمی شنود ».

فقرات فوق را از کتاب خواندنیِ « اعتراف»، نوشتۀ لئو تالستوی نقل کردم که توسط آبتین گلکار به فارسی برگردانده شده است. چند وقتی است مشغول به نگارشِ جستاری دربارۀ مقومات و مولفه های سلوک معنویِ تولستوی، با محوریتِ آثار « مرگ ایوان ایلیچ»، « اعتراف»، « رستاخیر» و « آناکارنینا» هستم. به روایت من، تولستوی، سالک مدرنِ آستانه نشینی است که دلمشغول مقولات اگزیستانسیلی چون مرگ، معنای زندگی، تنهایی، عشق، ایمان... بود و آنها را به نیکی روایت می کرد. در روایت گری او، هم از « تنهایی مخلمین» و « تنهایی اگزیستانسیل» می توان سراغ گرفت؛ هم از « ایمان آرزومندانه»، « ایمان شکاکانه» و « ایمان از سر طمانینه» و هم از « نیایش معنوی» و « نیایش حکیمانه».

تولستوی، در سفر اگزیستانسیلِ دور و دراز خویش که از جنس «سلوک افقی» است و در آن از پیش خود راه می افتد و به پیش خود می رسد، آشکارا متاثر از بودا، کتاب مقدس، شوپنهاور ... است.

روزگاری که مشغولِ ترجمۀ « رساله منطقی- فلسفیِ » لودویگ ویتگنشتاین و نگارش شرحی بر آن بودم، متاثر از شارحان ، ردّ پای شوپنهاور در فلسفۀ ویتگنشتاین را رصد کرده بودم. اما، با خواندنِ « اعتراف» و « مرگ ایوان ایلیچ»، حضور سنگینِ تولستوی در نگرش و آموزه های اگزیستانسیلِ لودویگ جوان را به عیان دیده و مزه مزه کرده ام....

پس از سربرآوردنِ « از خیام تا یالوم» که آخرین ایستگاه از سفر درازدامنِ « سلوک معنوی در روزگار کنونی» طی دوازده سال گذشته به روایتِ نگارنده است؛ در ادامۀ این سفر، امیدوارم جستارم درباره تولستوی تا ۴۵ روز دیگر به پایان رسد، منتشر گردد و پیش روی علاقه مندان قرار گیرد...                                                                    

پس از برگزاریِ  درسگفتار 28 جلسه ایِ « بازخوانی میراث بوسعید ابوالخیر» که چند هفته پیش به پایان رسید؛ چنانکه پیشتر وعده کرده ام، به یاری جانِ جهان، بنا دارم از 3-2 هفته دیگر، درسگفتار « یافتن معنا در نیمۀ دوم عمر»، با محوریت کتابی با همین عنوان - نوشتۀ  جیمز هالیس از محققان برجسته و شناخته شدۀ یونگی- را که توسط اشکان دانشمند به فارسی برگردانده شده است، در «بنیاد سهروردی» آغاز کنم: « تا چه بازی رخ نماید، بیدقی خواهیم راند».



https://www.instagram.com/p/CsFA5f-uCxz/?igshid=MTc4MmM1YmI2Ng==