2021-05-02 01:34:36
بسمالله
سید احمد پلارک(از شهدای گردان عمار لشکر حضرت رسول) در کربلای ۵ از ناحیه سینه مجروح شد و بعد از مجروحیت دوباره از ناحیه پهلو و صورت در تکمیلی کربلای ۵، نهایتا در کربلای ۸ در شلمچه به شهادت رسید..
حاج عباس بیات(که برادر عقد اخوتی سید احمد بود) میگفت:
احمد قواره درشتی هم داشت و سخت میشد منتقلش کنیم عقب. زیر آتش شدیدی هم بودیم و تحرک سخت بود. احمد نشست زمین که من در توانم نیست و شما عقب بکشید و...
من تشر زدم که یعنی چی نمیتونم، پاشو بریم و خلاصه با زور و زحمت بلندش کردیم که چند قدم بعد دوباره افتاد و گفت نمیام که نمیام!
اینبار قسمش دادم و گفتم تو بچه حضرت زهرایی، یک یازهرا(س) بگو و بلند شو بریم عقب. گفت و بلند شد. راه افتادیم و خب چند متر یک بار میخوردیم زمین و هربار یک یازهرا(س) میگفت و بلند میشد و رسیدیم تا عقبه..
در ساعات شهادت حضرت زهرا(س)، حضرت امیر(ع) در مسجد بوده که حسنین خبر میدهند بیا که مادر ما پر کشید و رفت..
خب خانه علی(ع) به مسجدالنبی(ص) چسبیده. طبیعتا از درب خانه تا درب حجرهای که حضرت زهرا(س) در آن بستری بود راه زیادی نیست. مشهور است که پدر ما، تا به پیکر حضرت زهرا(س) برسد، چندین بار بر زمین افتاد. یعنی اینقدری راه نبوده اما این مرد مردستان چندین بار زمین خورده..
من گمان میکنم علی(ع) هم هربار که زمین خورده، یازهرا(س) گفته و از جا بلند شده..
انگار که سرالاسرار از جا بلند شدن زمین خوردهها نام حضرت مادر(س) است..
یازهرا(س)./
1.1K views22:34