آدرس کانال:
دسته بندی ها:
دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین:
3
توضیحات از کانال
انبوهی آدم در جهان وجود دارند که در جهنم به سر میبرند. زیرا سخت وابسته به داوری دیگرانند !
• ژان پل سارتر
@Violaa_Channel : كانال دوم
@daltonsama
Ratings & Reviews
Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.
5 stars
0
4 stars
0
3 stars
1
2 stars
1
1 stars
0
آخرین پیام ها
2022-06-09 17:57:31
نداشتنِ نظر، بهتر از داشتن نظرات نادرست است !
ناباوری، بهتر از باور به خطاست !
توماس جفرسون
@SSympathetic #Text
251 views14:57
2022-06-07 21:56:58
یک چیز بسیار زیبا وجود دارد :
"هیچ" !
به "هیچ" فکر کن !
#هاینریش_بل
@SSympathetic
654 views18:56
2022-06-07 21:49:02
سلام بچه ها خوبين!؟
ببخشيد ، من يكم سرم شلوغ شده زياد وقت نميكنم به كانال برسم
ميخوام كانالو بفروشم اگه كسي هست كه واقعا علاقه داشته باشه لطفا بهم پيام بده قيمت رو هم خيلي كم ميگم
فقط لطفا علاقه داشته باشه
ايديم @Daltonsama
^^
645 views18:49
2022-06-07 19:49:10
بزرگترین ضعفِ ما در تسیلمشدن نهفته است؛ همیشه مطمئنترین راه برای موفقیت، تلاشِ دوباره خواهد بود !
#توماس_ادیسون
@SSympathetic
659 views16:49
2022-06-06 14:30:44
#یک_جرعه_کتاب
آموخته ام که وابسته نباید شد ؛
نه به هیچ کس، نه به هیچ رابطه اى ...
و این لعنتى، نشدنى ترین کارى بود که آموخته ام !
گریز دلپذیر
#آنا_گاوالدا
@SSympathetic
1.3K views11:30
2022-06-06 12:40:37
#یک_جرعه_کتاب
من از آن دسته آدمهاى خسته و تنهایم که مىتوانند کل روز را بى هدف بگذرانند و احساس نکنند حتى ثانیهاى را هدر دادهاند.
داستان های ماشین تحریر
تام هنکس
@SSympathetic
847 views09:40
2022-06-05 21:30:51
#Quote
بن وید : حتی آدمای بد هم مادراشون رو دوست دارن !
3:10 To Yuma (2007)
@SSympathetic
883 views18:30
2022-06-05 20:28:27
عقل را تا پیروی کردم، ندیدم جز زیان
عشق میورزم کنون، زین شیوه بینم تا چه سود !
#رهی_معیری
@SSympathetic
849 views17:28
2022-06-04 14:30:47
#یک_جرعه_کتاب
مردم که دسته دسته یا تک تک مثل کلاغ های عزادار از سر کار برمی گشتند فکر ابر نبودند.
آنقدر چیزها داشتند که به آن فکر کنند ، آنقدر غصه داشتند ،آنقدر در خانه هایشان بیمار خفته بود ، آنقدر فکر نام و آب و قرض و روزنامه و این حرفا بودند که دیگر کسی حوصله فکر کردن به ابر را نداشت ، و راستش عجیب تر اینکه در تمام شهر و در میان همه ی این مردم به صورت مومن ، حتی یک نفر هم خدا نداشت . چون دست کم اگر یک نفر هم خدایی داشت تنگ غروب سرش را بلند میکرد و میگفت " خدایا ! باران رحمتی بفرست " و چشمش به ابر می افتاد و حتما اگر بلد بود می گفت : " تبارک ا... احسن الخالقین !" لعنت به دیدگان درویش و چشمهای قناعت گرا.
افسانه ی باران
نادر ابراهیم
@SSympathetic
134 views11:30
2022-06-04 12:55:12
- گفت : اگه یه ماشین زمان داشتی
باهاش میرفتی گذشته یا آینده ؟
دستامو دور لیوان چای سفت حلقه کرده بودم، نگاش کردم...
+ گفتم : هیچکدوم !
- گفت : د بگو دیگهههه... یکیشونو انتخاب کن !
+ گفتم : اگه ماشین زمان داشتم،
نه میرفتم گذشته، نه میرفتم آینده.
- گفت : پس چیکار میکردی دیوونه ؟
+ گفتم : زمان رو همینجا متوقف میکردم وُ تا ابد به بهونهی سردشدنِ این فنجون چای، همینجا پیشِ تو میموندم...
#بابک_زمانی
@SSympathetic
221 views09:55