روزی حضرت نوح (علیهالسّلام) به سگی برخورد کرد. بر زبان نوح | 📚 مـعلومات عـمومی 🌍
روزی حضرت نوح (علیهالسّلام) به سگی برخورد کرد. بر زبان نوح گذشت که این سگ چه زشت است و چه صورت ناخوشی دارد. در این هنگام از سوی خداوند، عتاب آمد که: ای نوح! بر آفریده ما عیب میگیری. نوح از این عتاب، گریه کرد و روزگار درازی بر خود نوحه میکرد تا نام وی را نوح نهادند. وحی آمد: ای نوح! چقدر ناله میکنی! نوح با عمر درازی که داشت یک بار کلمهای گفت که مورد رضایت خداوند نبود و آن همه گریست. پس خود را بنگر، که با این همه لغزشها و مصیبتهای بیشمار چه باید کرد