مردی شبی را در خانه ای روستایی میگذراند...؛ پنجرههای اتاق باز نمیشد . نیمه شب احساس خفگی کرد و در تاریکی به سوی پنجره رفت اما نمیتوانست آن را باز کند . با مشت به شیشه پنجره کوبید، هجوم هوای تازه را احساس کرد و سراسر شب را راحت خوابید . صبح روز بعد فهمید که شیشه کمد کتابخانه را شکسته است و همه شب، پنجره بسته بوده است...! " او تنها با فکر اکسیژن، اکسیژن لازم را به خود رسانده بود...! " افکار از جنس انرژی اند و انرژی، کار انجام میدهد... @subliminal_biokinesis_mehregan 5.7K views06:02