تاریخ ۱۱ بهمن ۱۳۹۳☆ داستانهای مثنوی را که میخوانید، باید بادقّت بخوانید چون مثنوی در واقع بیشترش شرح آیات قرآن است.
• به قول آن شعری که میگوید:
مثنویِ او چو قرآنِ مدل
هادی جمعی و جمعی را مُضلبعضیها راگمراه میکند،بعضیها را مدل است، درهمین داستان [موسی و شبان] اگر دقّت کنید،هم تکامل جامعهی بشری را از این حیث خواسته روشن کند، هم خلوص نیّت راتعریف کند و اینکه خلوص نیّت بیشتر از اصلِ مطلب، مورد توجّهِ خداوند است.
اگر شما نماز مغرب را که سه رکعتی میخوانید،اگر اشتباه کردید وچهار رکعتی خواندید،خدا گردنتان را نمیزند که بگوید: من نمیخواهم!
خدا نمازها راکه تغییر نمیدهد،فقط میخواهد بگوید: اشتباهی اگر میکنید وحرف ناروایی مثل این چوپان میزنید،از خلوص نیّت باشد،عمداً نگویید.
مثنوی که من چندین بار خواهش کردم که حتماً بخوانید،برای این است که تمام آداب و دستورات و اعتقادات فقر را در همهی آن منعکس کرده است.امروز خیلی نادر هستند،کسی میگوید:
مولوی اصلاً شیعه نبوده،مسلمان نبوده.
از روی همین عنادی است که باما دارند، بادرویشی دارند منعکس میشود درمولوی وحال آنکه کتابِ او واقعاً کتاب جامعی است.
@sufismlibrary