2021-06-26 13:31:01
بخشی از بیانات حضرت آقای حاج دکتر نورعلی تابنده "مجذوبعلیشاه" اعلیاللهمقامهالشریف
صورت فکریّه و مصافحه
جزوه ۱۸۰ - بتاریخ ۴ شهریور ۱۳۸۹
☆ فهم مصافحه برمیگردد به این قاعده در روانشناسی که میگویند:
«تداعی معانی».
در این مورد میتوان مظهر شهرها را مثال زد، مثل برج میدان آزادی در تهران. وقتی مثلاً یک آمریکایی برای گردش به تهران میآید و برمیگردد، بعداً تا اسم تهران را میبرند، خودبه خود برج میدان آزادی یادش میآید.
یا تا میگویند برج میلاد، خود به خود تهران یادش میآید.
در خود بایگانی مغز ما، اینها، این دو معنا، پهلوی هم گذاشته شده است.
تهران یک معنایی دارد. این برج هم، یک معنایی دارد. اینها را پهلوی هم گذاشتهاند. اگر زیاد تکرار بشود، اینها به هم میچسبند یعنی به محض اینکه شما گفتید برج میلاد و از بایگانی مغز، برج میلاد را بیرون کشیدید، به معنای تهران چسبیده است. تهران هم آمده بیرون. به هم چسبیده است. هر چه این چسبیدگی بیشتر باشد اين قویتر است.
اگر یکی، یک بار، بیاید تهران و برود، یادش نمیآید. اما کسی که مقیم تهران است، یا یک توریستی که با علاقه میآید به تهران و میخواهد بگردد تماشا کند، این دو تا فکر، پهلوی هم است.
این قاعده را می گویند: «تداعی معانی».
یعنی این معنی که گفته شد، خودش آن معنای دیگر را با خودش میکشاند.
این هم که گفتهاند:
صورت ملکوتی امام ظاهر میشود یا صورت ملکوتی پیر در دلش ظاهر میشود، از این قبیل است یعنی آن کسی که درویش میشود به خصوص بعد از مدتی اگر ان شاءالله با خلوص نیت کامل باشد و به دستوراتش رفتار کند، خود به خود یادش میآید که من وقتی این ذکر را میگویم، چه کسی این ذکر را به من داده است؟
خودبه خود اصلاً لازم نیست که خودش به یادش بیاورد. این دو خاطرهی به هم چسبیده است.
از هم، به یکدیگر سرایت میکنند.
#صورتفکریه
#مصافحه
کتابخانه تصوف و عرفان
@sufismlibrary
https://zaya.io/aystc
529 viewsedited 10:31