نمایندگان محترم در مجلس شورای اسلامی سلام علیکم _بقول فران | 🌴 نخل سومار🌴
نمایندگان محترم در مجلس شورای اسلامی سلام علیکم
_بقول فرانسیس بومر: کسانی‌که به آنان عشق می‌ورزیم، از بیش‌ترین قدرت برای آزردن ما برخوردارند..!
_وکلای محترم مردم: آیا صدای بازنشستگان به گوش شما نمیرسد یا نمی خواهید برسد یا اگر می رسد چرا شنیده نمی شوند؟؟ شماکه با پوست و گوشت و استخوان؛ زخم های ناسور، قاطبه پیشکسوتان عزیز را درک و لمس نموده،و بعضی از خودتان حداقل یکی دو نفر بازنشسته در خانه یا در بین اقوام دارید، آیا از نزدیک مشکلات این عزیزان را ندیده و نشنیده اید؟آیا به این جمع بندی نرسیده اند تا برای احقاق حق این آبرومندان عزتمند قدمی بردارید؟
_بازنشسته ی فرهیخته و چشم انتظار؛ در پی احقاق حقوق حقه ی خویش است،و تریبون ترکاندن و ژست گرفتن های آنچنانی در انظار عمومی و صحن مجلس"کشتی در خشکی راندن است"تا کنون دردی را از این قشر عزیز دوا ننموده است و اگر این روال را در پیش بگیر من بعد هم درمانگر نخواهد بود!! _بر شما است برای اعمال یکسانسازی حقوق با سایر دستگاها، حق مناطق جنگی و حق ایثارگری که خود شما و همه ما در برهه ای از زمان در مشکلات و صعوبت آن ذوب شدیم در مجلس دست به اقدامی در خور بزنید و انقلابی عمل کنید. _اگر ادعا دارید که این موارد جزء مصوبات مجلس است و تصویب گردیده چرا و به چه دلیل دولت را مکلف و ملزم به اجرای آنها نمی کنید؟؟ مگر از وظایف شما تصویب قانون و نظارت بر اجرای قانون نیست؟ _ چرا و به چه دلیلی این همه بی حرمتی و بی مبالاتی در حق بازنشستگان روا داشته می شود و صدایشان شنیده نمی شود؟؟!! _یک بازنشسته خسته از کار سی ساله با صورتی رنجور و چروکیده چرا باید در اماکنی با دریافتی یک میلیون تومان در ماه با ترس و لرز از دیدن نشدن در انظارعمومی مشغول بکار شود تا بتواند حداقل هزینه نان خشک و پول دارو را جمع آوری کند اگر این جفا نیست اسم آن را چه باید گذاشت !!!؟؟؟آیا جزای نیکی بدی است؟ یک شخص بازنشسته چرا در دوران پیری و از کار افتادگی باید جمله خودکشی را بخاطر سختی عدم در آمد مکفی، بر زبان جاری سازد؟ _در پیشگاه عدل الهی چه کسانی جوابگوی این همه بی عدالتی و اجحافی که در حق این پیشکسوتان صورت می گیرد هستند؟؟ _شما نباید مصداق این ابیات باشید و اگر هستید،هم جفا کارید، هم سر راحت بر بالین نهادن شما عین خیانت به مردم و بازنشستگان است
زاهدا...! من که خراباتی و مستم به تو چه؟ ساغر و باده بود بر سر دستم به تو چه؟ تو اگر گوشه ی محراب نشستی صنمی گفت چرا؟ من اگر گوشه ی میخانه نشستم به تو چه؟ آتش دوزخ اگر قصد تو و ما بکند تو که خشکی چه به من، من که تر هستم به تو چه؟ سیروس انصاری نیا بازنشسته فرهنگی در استان ایلام https://t.me/Sumarpalm
