2022-05-30 16:41:21
عاقبت تحقیر مومن!
یکی از فرزندان شیخ رجبعلی خیاط میگوید:
روزی مرحوم مرشد چلوییه معروف
خدمت جناب شیخ رسید
و از کسادی بازارش گله کرد و گفت:
داداش!
این چه وضعی است که ما گرفتار آن شدیم؟
قبلا وضع ما خیلی خوب بود
روزی سه چهار دیگ چلو میفروختیم
و مشتریها فراوان بودند،
اما یک باره اوضاع زیر و رو شده
مشتریها یکی یکی پس رفتند
کارها از سکه افتاده
و اکنون روزی یک دیگ هم مصرف نمیشود ...!
شیخ تأملی کرد و فرمود:
« تقصیر خودت است که
مشتریها را رد میکنی »!
مرشد گفت:
من کسی را رد نکردم
حتی از بچهها هم پذیرایی میکنم
و نصف کباب به آنها میدهم.
شیخ فرمود:
« آن سید چه کسی بود که
سه روز غذای نسیه خورده بود؛
بار آخر او را هل دادی
و با تحقیر از در مغازه بیرون کردی؟!
گرفتار همان کار هستی!
مرشد سراسیمه از نزد شیخ بیرون آمد
و شتابان در پی آن سید راه افتاد
او را یافت و از او پوزش خواست...
و پس از آن تابلویی بر در مغازهاش نصب کرد
و روی آن نوشت:
« نسیه داده میشود، حتی به شما
وجه دستی به اندازه وسعمان
پرداخت میشود »
: @Suye_Diyare_Asheghan
: ۰۹۳۵۷۵۲۹۳۷۰
باما باشید
17 views13:41