صحبتهای مهم پوتین در مجمع بین المللی اقتصادی سن پترزبورگ نشان | NEUTRINO_PLUSS
صحبتهای مهم پوتین در مجمع بین المللی اقتصادی سن پترزبورگ نشان از تغییرات بنیادین نظم دنیا دارد که اگر نظام هوشمندانه رفتار کند از این برش تاریخی میتواند برای پیشرفت و توسعه ایران حداکثر استفاده را بکند. رفتار کنونی ایران در نظم نوین جهانی برای ۱۰۰ سال آینده و حتی بیشتر سرنوشت ساز خواهد بود و نباید بر اسب باخته غرب سرمایه گذاری کرده و باید از فرصتهای پیش روی و به دست آمده از تغییرات متلاطم بیشترین استفاده را کرد! پوتین میگوید:
"زمانی که یک سال و نیم پیش در مجمع داووس سخنرانی کردم، همچنین تاکید کردم که دوران نظم جهانی تک قطبی به پایان رسیده است و هیچ راهی برای دور زدن آن وجود ندارد. این دوران علیرغم همه تلاش ها برای حفظ و نگهداری آن به هر قیمتی به پایان رسیده است. تغییر یک روند طبیعی تاریخ است، زیرا تطبیق تنوع تمدنها و غنای فرهنگها روی کره زمین با کلیشههای سیاسی و اقتصادی دشوار است. اینها در اینجا کار نمیکنند، کلیشهها توسط یک مرکز [منظور آمریکا است] به شکلی خشن و بدون سازش [بر دیگر کشور ها] تحمیل میشوند. نقص در خود مفهوم [عبارت تک قطبی] است، همانطور که مفهوم می گوید یک قدرت، هر چند قوی، با دایره محدودی از متحدان نزدیک یا به قول خودشان کشورهایی با دسترسی مجاز به همه رویه های تجاری و روابط بین المللی صرفاً در جهت منافع این قدرت تفسیر می شوند. جهانی که بر اساس دکترینی از این نوع ساخته شده است، قطعاً ناپایدار است. پس از اعلام پیروزی در جنگ سرد، ایالات متحده بدون هیچ تعهدی و تنها منافعی که مقدس اعلام شده بود، خود را فرستاده خدا بر روی زمین اعلام کرد. به نظر می رسد آنها این واقعیت را نادیده می گیرند که در دهه های گذشته، مراکز قدرتمند و فزاینده جدیدی شکل گرفته اند. هر یک از آنها نظام سیاسی و نهادهای عمومی خود را بر اساس الگوی رشد اقتصادی خود توسعه می دهند و طبیعتاً حق دارند از آنها حمایت کنند و حاکمیت ملی را تضمین کنند. اینها فرآیندهای عینی و تغییرات تکتونیکی واقعی انقلابی در ژئوپلیتیک، اقتصاد جهانی و فناوری، در کل سیستم روابط بینالملل هستند، جایی که نقش کشورها و مناطق پویا و بالقوه قوی به طور قابل ملاحظهای در حال رشد است. دیگر نمی توان منافع آنها را نادیده گرفت. این تغییرات اساسی، پیشگامانه و دقیق هستند. این اشتباه است که فرض کنیم در زمان تغییرات متلاطم، میتوان آن را کنار گذاشت یا منتظر ماند تا همه چیز به حالت قبل بازگردد و به همان چیزی که قبلا بود تبدیل شود. این گونه نخواهد شد. با این حال، به نظر می رسد که نخبگان حاکم برخی از کشورهای غربی چنین توهماتی را در سر می پرورانند. آنها از توجه به چیزهای واضح امتناع می ورزند و سرسختانه به سایه های گذشته می چسبند. به عنوان مثال، به نظر می رسد آنها معتقدند که تسلط غرب در سیاست و اقتصاد جهانی یک ارزش تغییر ناپذیر و ابدی است. هیچ چیز برای همیشه ماندگار نیست. همکاران ما [غربی ها] فقط واقعیت را انکار نمی کنند. بیشتر از آن؛ آنها سعی می کنند مسیر تاریخ را معکوس کنند. به نظر می رسد که آنها به قرن گذشته فکر می کنند. آنها هنوز تحت تأثیر تصورات نادرست خود در مورد کشورها هستند: آنها دیگر کشورها را حیاط خلوت خود می دانند. آنها هنوز با کشورها مانند مستعمرات و با مردمی که در آنجا زندگی می کنند مانند افراد درجه دو رفتار می کنند زیرا خود را استثنایی می دانند. اگر آنها استثنایی هستند، به این معنی است که بقیه افراد درجه دوم هستند. دوران دنیای تک قطبی به پایان رسیده است. آنها (غرب) معتقدند که همه چیز مثل قبل خواهد بود. نخواهد شد. این تغییرات اساسی و عینی هستند."