🌸 تبســم 🌸

2021-11-06 15:33:06

گفت،خیلی میترسم
گفتم ، آخر چرا؟
و او جواب داد چون از ته دل خوشحالم دکتر رسول.
خوشحالی این شکلی وحشتناک است.
وقتی دست سرنوشت بخواهد چیزی را آدم بگیرد ، می گذارد این طور خوشحال باشی.

#خالد_حسینی باز کردن / نظر دهید

2021-11-06 10:01:40
نامه ای به خودم
این منم،یه آدم خسته،آدم خوش شانسی نیستم،
یعنی نشده یه بارم  شانس در خونه مارو بزنه.
برای هرچیزی که بهش رسیدم خودم تلاش کردم،
خودم براش جنگیدم.یاد گرفتم این منم که برای من میمونه،خیلیا ترکم کردن،خیلیا وسط راه تنهام گذاشتن،خیلیا بهم نارو زدن،حتی خیلیا فراموشم کردن،ولی برام مهم نبود..چون من هنوز سرپام..
هنوز زندگی میکنم،هنوز نفس میکشم،
هنوز برای خواسته هام تلاش میکنم،
و هنوز برای هدفام میجنگم...و من به این من افتخار میکنم.

#محمد_مهدی_عظیمی باز کردن / نظر دهید

2021-11-06 08:42:35
از من نپرس چه خبر ؟
جز تو چیزی مهم نیست
چون تو شیرین ترین خبرم هستی
و گنجینه های دنیا بعد از تو
ذرات غبارند
از وقتی تو را شناختم
رؤیای سپیده دم و سیمای گل و رنگ درختان را به یاد ندارم
صدای دریا و نوای موج و آوای باران را به یاد ندارم
ای تقدیری که در روحِ روح خانه کرده ای و شکل زمان را ترسیم می کنی
و روزم را با تار و پود عشق می بافی
از من نپرس که چه خبر ؟

#سعاد_الصباح باز کردن / نظر دهید

2021-11-05 18:41:33 " "
هست دائم در نظر آن کس که از دل دور نیست.. باز کردن / نظر دهید

2021-11-05 12:33:21 . باز کردن / نظر دهید

2021-11-05 09:22:42 تبســم شعـر pinned a photo باز کردن / نظر دهید

2021-11-05 09:22:36 گروه شعرو بریده کتابمون قوانین خوب بخونید بعد جوین بشین
باز کردن / نظر دهید

2021-11-05 09:21:46 سلام و عرض ادب
احتراما دعوتید به منظم ترین گروه شعر

با خواندن قوانین جوین بشین :

شعرها فقط با نام صاحب اثر

عکس هنری به صورت محدود

چت و مشاعره باز کردن / نظر دهید

2021-11-04 22:31:01

و شاید عشق آنجا معنا پیدا می کند که یکی از آن دو نفر عاشقی را بلد نباشد،
و شاید عشق آن نقطه ای است که یکی عاشقانه هایش را برای کسی می خواند که حواسش به او نیست
درست همان جایی که بدون پاسخ محبتش را ادامه می دهد.

#نرگس_حریری باز کردن / نظر دهید

2021-11-04 11:21:30
مذ أحببتك...
‏صار العالمُ أجملَ ممّا كان!
‏الوردُ ينام على كتفی!
‏والشّمس تدور على كفّی!
‏و الليلُ، جداول من ألحان!

از آن دم که دوستت داشتم
جهان، از آنچه بود، زیباتر شد!
گُلها روی شانه‌هایم به‌خواب می‌روند!
خورشید بر کف دستانم می‌چرخد!
و شب، جویبارهایی از نواهاست!

#عبدالقادر_مكاريا باز کردن / نظر دهید