طالقانی و نبایدها و بایدها طالقانی باید تفسیر قران را سیاسی می | تقي رحماني

طالقانی و نبایدها و بایدها
طالقانی باید تفسیر قران را سیاسی می کرد یانه؟ ایا می شد تقسیر قران گفت، با قران در صحنه بود اما ان را از مبارزه سیاسی تفکیک کرد؟
کشور های مشابه ما که جریان مانند طالقانی را نداشتند مانند الجزایر و افغانستان وو بهتر از ما هستند؟ایا تجربه دیگری در منطقه ما قابل تصور بود،در ان زمان.
طالقانی باید مشی چریکی را تائید می کردیا نه؟طالقانی خالق راهبرد نبود اما حامی روش های مبارزه زمانه اش بود.
بعد از انقلاب طالقانی چرا با ایته الله زنجانی همکاری نزدیک نکرد؟ چون هر دو مصدقی بودند.
طالقانی باید رهبری خمینی را می پذیرفت یا نه؟ طالقانی با استبداد و ولایت فقیه که شعبه ای استبداد دینی است مخالف بود، خمینی مدافع ولایت فقیه بود.
ایا توجه طالقانی به مجاهدین خلق درست نبود؟ مجاهدین در زمان شاه مبارزه کرده بودند بر خلاف بسیاری ازروحانیون. طالقانی بعد از ازادی ضمن دوستی رغبتی برای همکاری با نهضت ازادی نداشت چرا؟از کار تشکیلاتی فرار می کرد یا علت دیگری داشت؟
طالقانی هر مبارز در راه ظلم را شهید می دانست برای ان توجیه قرانی د اشت حتی کسی که به خدا باور نداشت، بسیاری این نگاه را ندارند و نداشتند.
چرا طالقانی در مورد ازادی پوشش به اندازه کافی اصرار نکرد؟اگر چه تاکید کرد.
طالقانی باید به جای شورای شهر ایده انتخاب مستقیم شهردار را می داد یا نه؟
اضافه کنم طالقانی در اواخر عمرش با توجه به دید منفی به روحانیون حاکم، و ضعف گروه های سیاسی ، برای جلو گیری از استبداد به ایده دخالت مردم در امور رسید، پیشنهاد شورا ها ر ا داد تا انحصار قدرت در بالا را کمی بشکند، اما شوراها و شورای شهر و روستا مدل مناسبی برای شکستن این انحصار قدرت در بالا نبود.
یاد ان مرد برجسته با ان صدای خجسته، اما خسته و صدمه دیده از مبارزه با استبداد گرامی باد.