Get Mystery Box with random crypto!

«مرگ‌فجیع آرمانی‌دیگر تحت‌عنوان قصاص» . غزاله ۸‌سال پیش به گ | تقي رحماني

«مرگ‌فجیع آرمانی‌دیگر تحت‌عنوان قصاص»
.
غزاله ۸‌سال پیش به گونه‌ای معصومانه و مرموز گویی پر کشید و رفت. تا به امروز هم اثری از او نیست ؛ درنهایت دادگاه اعتراف اولیه آرمان را درست و انکار بعدی او را رد کرده‌ و طبق حکمی به علت عدم تغییر تصمیم پدر و مادر غزاله، امروز آرمان به گونه‌ایی خشونت‌بار قصاص شد.
این عدالت و داد نیست ! فرض برآن که آرمان این قتل عمد را انجام داده بود ؛ شکی نیست که عدالت باید جاری می‌شد اما مشکل در درک از قضاوت و عدالت در برابر جرم و جنایت‌ست !
«مقابله به مثل»، چشم در برابر چشم و به تعبیری جرم در برابر جرم، کنشی مربوط به مناسبات قبیلگی و جوامع بدوی است که مبتنی بر «انتقام» و از بین بردن «مجرم» و نه نابودی «جرم» و «جنایت» است.
انسان‌ها با گذر از دوران‌ها و با تجربه تمدن‌های گوناگون، در دنیای امروز به خوبی دريافته‌اند که بر اساس کينه و انتقام و حق تصميم قائل‌شدن برای فردی که مورد تعدی قرار گرفته نمی‌توان نظام ِاجتماعی بر مداری انسانی در دوران مدرنیته را شکل داد.
مفهوم «اولیای دم» متعلق به جوامع ماقبل مدرن‌ست. امروزه نمی‌توان کسی را بعنوان «صاحب» خون فرد دیگری پذیرفت !
از قرن ۱۸ میلادی به این سو در حقوق جزایی مدرن، مجازات «حق» دولت است ! اولا مدعی خصوصی نمی‌تواند برای «حق» زندگی مجرم تصمیم بگیرد (قصاص کند و یا در ازای مبلغی پول و «خون‌بها» گذشت کند) ؛ ثانیا حتی اگر گذشت کند، متهم و یا «مجرم» از مجازات معاف نیست.
«خون‌بها» عبارتی تکان دهنده‌ در جامعه امروزی‌ست.
در شرایط سخت روحی و روانی ستمدیدگانی که عزیزی را از دست داده‌اند، از آنان انتظار تصمیمی عادلانه داشتن بس نابجا‌ست ؛ در شرایط ِشعله‌ورشدن خشم نمی‌توان انتظار فروکاهیدن از خشونت داشت !
قانون مجازات اسلامی حق تصمیم‌گیری را به والدین غزاله سپرد و علی‌رغم تلاش سلبریتی‌ها جهت رهایی آرمان از اعدام و‌ پذیرش بخشش والدین غزاله بی‌ثمر بود. امری که می‌توانست با تکيه بر مفهوم «احسان»، به مرگ انسانی دیگر رضایت نداده ‌و ساحتی متعالی و انسانی رقم ‌خورد !
«احسان»، خوبی در برابر خوبی نیست ! بلکه نیکی در برابر پلشتی و جرم است تا جنایت و جرم رخت بربندد و نه الزاما انتقام و یا قصاص مجرم !
با تکيه بر «احسان» ، می‌توان و می بايست برای همۀ انسان‌ها (و از جمله مجرمان) سهم برابر (قسط) در نظر گرفته شود و در چارچوب اين حقوق در جهت محو جرم و نه الزاما نابودی مجرم، در هر محدوده‌ای اقدام نمود.
تحت عنوان احکام دینی در جامعه، جرم را با جرم نتوان جايگزين نمود، همچنان که ظلمت را با ظلمت نمی توان روشن نمود. می‌بايست به سراغ روشنایی رفت و نور افشاند. نور «احسان» تضمين «عدالت» است.
دو مفهوم «عدل» و «احسان» از هم ناگسستنی‌اند. امر عدالت‌ را راهکار و منشی مبتنی بر «احسان» بايدش. «همانا خداوند به عدل و احسان امر می کند.» (نحل، آيه 90) «عدل» و «احسان» به دنبال همديگر، ارتباط اندام‌وار «کنشِ اجتماعی» و «کنشِ انسانی» را که در مداری توحيدی و انسانی قابل طرح می‌باشند، نشان می‌دهد.
شوربختانه نگاهی واپس‌گرا مرگ فجیعی دیگر را رقم زده است. پرسش همچنان باقی‌ست ! «ما در کجای جهان ایستاده‌ایم» تا به کی قتل در برابر قتل، کنشی که مربوط به جوامع بدوی و مبتنی بر «انتقام» است، روال جاری مناسبات حکومتی ما باقی خواهد ماند؟
.
#درویش
‏ @mohdarvish