Get Mystery Box with random crypto!

تفسیر‌های انقلابی، الگو‌های انقلاب، نیرو‌های انقلابی ناگهان ان | تقي رحماني

تفسیر‌های انقلابی، الگو‌های انقلاب، نیرو‌های انقلابی
ناگهان انقلاب بارید (قسمت دوم)

تقی رحمانی

ما در پارادایم انقلاب در برابر دیکتاتوری زیست می کردیم. کودتا‌های فراوان غرب علیه دولت‌های ملی که یکی از آن‌ها نیز دولت دکتر مصدق بود و همچنین سرکوب فعالیت‌های سیاسی بعد از سال ۱۳۴۱ شیفت جهانی و شیفت داخلی نیرو‌های سیاسی را در روش انقلابی به هم نزدیک کرد و خود به خود ما نیز وارد تفسیری از انقلاب شدیم.

انقلاب به معنی مبارزه قهرآمیز برای سرنگونی یک نظام سیاسی است و وقتی که این تعریف از انقلاب را می گوییم پس تئوری لازم دارد. تئوری این تعریف به صورت کلی به وسیله مترجمین مخالف یا مترجمین دیگر در همان نظام شاهنشاهی صورت گرفت و اکنون نیز تئوری کلی آن و بحث‌های زیراکسی و زیرزمینی وجود داشته است.

از طرف دیگر آن چه که به نام الگو‌ها در این روش مطرح بود نیز وجود داشت، چرا که ذهن انسان یک ذهن تصویری یا تفسیرساز است و صرفاً با کلمات راضی نمی شود و به الگو نیاز دارد. حتی در کلمه سازی نیز ما وقتی فکر می کنیم با تفسیر یا تصویر همراه می شود.
در آن شرایط انقلابی دو روایت کلان از انقلاب وجود داشت: انقلاب اکتبر روسیه و انقلاب فرانسه.

ولی این دو انقلاب هر کدام فقط مقداری الهام بخش بودند. اگرچه روایت انقلاب اکتبر بر روایت انقلاب فرانسه جذاب‌تر و غالب بود، ولی در ایران انقلاب کوبا، مقاومت مردم ویتنام و الجزایر گستردگی بیشتری داشت؛ یعنی آن تفسیر انقلابی بر الگو‌هایی که ما از انقلاب داشتیم منطبق می شد و خودبه خود چهره‌های انقلابی مانند کاسترو و احمد بن بلا ساخته می شد. اما ما به سرنوشت احمد بن بلا و کاسترو توجه نمی کردیم یا به تلاش چه گوارا برای انقلاب‌های بعدی در آمریکا که همگی با شکست مواجه شد دقت نمی کردیم.

این گونه بود که چهره‌ها و الگو‌های انقلابی درست شدند و بعد مطابق آن الگو‌های انقلابی در داخل نیز شکل گرفت. الگوهایی مثل مسعود احمدزاده، مهدی رضایی، محمد حنیف نژاد و امیرپرویز پویان.


متن کامل
@mellimazzhabi